مهسا خواجهیار/ سالها به ما گفتند علم برتر از ثروت است و ما بعد از سالها فهمیدیم که کسب آن علم بدون ثروت امکانپذیر نیست.
امروزه آرزوی تحصیل رایگان را باید در خواب دید، چرا که حتی مدیران مدارس دولتی هم شرطی برای کسب علم گذاشتهاند که از جنس پول است.
شهریه،سالانه یا هر چیز دیگری که بر سر زبان مدیران مدارس دولتی افتاده است، تحصیل را در کنار سنگینی کتابهایش سختتر کرده است.
خانوادههایی که شاید در تامین حداقل نیازهای اولیه خودشان مشکل دارند، تحصیل فرزندانشان جدای از هزینههای کیف و کفش و لوازم التحریر بار اضافهتری هم بر روی دوششان شده است.
اما گویی قضیه گل و بلبلتر از این حرفهاست و طبق قانون تقاضای هر گونه پولی در هنگام ثبتنام خلاف بوده و غیرقانونی است، اما قانونی که پشت ویترین بماند و تکان نخورد دردی از درد مردم دوا نمیکند.
وقتی علت این تفاوت میان آنچه که «باید باشد» و «آنچه که هست» را از مدیر یکی از دبیرستانهای کاشان پرسیدیم، در جواب گفت: مدرسه خرج دارد، آب دارد، برق دارد، گاز دارد و باید اینها از یکجا تامین شود که تامین نمیشود و چیزی تحت عنوان سرانه که باید به ازای هر دانشآموز به مدرسه پرداخت شود، نمیشود و لابد جیب مردم و مسئولین ندارد که یکی خالی میشود و آن یکی پر، و آب از آب تکان نمیخورد.
اما علامت سوال اصلی ما اینجا شکل میگیرد که اگر آموزش عرصه مهمی است و باید به آن توجه شود، چرا اساسیترین نیازهایش را برطرف نمیکنند و به حال خود رهایش کردند؟
کاش مسئولی پیدا شود و پاسخ این سالها غفلت را به ما بدهد.