کاشان فردا ـ مرتضی دهقان/ چیزی نمیتواند بگوید، دندانهایش را با چکش کوفتهاند، گویی که چندین قتل را متهم بوده و قبیلهای بَدَوی اورا به صلابه کشیدهاست. اما او فقط ۸سال دارد.
دخترک زیبایی که حالا زخمهای صورتش چنگ بر دل میاندازد، و دندانهای خوردِ خردش، در بغض آدم فرو میرود. او تنها نیست، پدران و مادران و ناپدریها و نامادریهای بسیاری هستند که مانندِ او را میزنند و زخمیشان میکنند. علت یکسانی هم برایش نمیتوان یافت که چرا کودکآزاری رخ میدهد؟
کودکآزاری عبارت است از: هرگونه فعل یا ترک فعلی که باعث آزار روحی و جسمی و ایجاد آثار ماندگار در وجود یک کودک شود، خواه با سو رفتار، خواه بهرهکِشی، معامله و فحشا!»
جواب صورت زخمی، تنِ رنجور، حال پریشان، لرزیدن در سرما، فشار کار، ترس از مردهای هوسباز و بالهای شکسته این فرشتههای کوچک را کدام قانون میدهد؟
درست است که مطابق با ماده ۱۱ «لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان» “هر کس مرتکب قتل عمد یا ضرب و جرح عمدی کودک یا نوجوان شود، و به هر علتی قصاص نشود، علاوه بر پرداخت دیه طبق مقررات، حسب مورد به بیش از دو سوم حداکثر مجازات مقرر قانونی محکوم خواهد شد.” اما این چتر حمایت در کدام آسمان بر سر کودکان آزاردیده سایه میگستراند؟
چرا وقتی کار از کار گذشت و بارها و بارها این درد در ژرفای وجود بچهها نشست، به زور ِ طغیان شبکههای مجازی وارد اسکلهی زنگزدهی حمایت میشویم؟ تازه اگر بشویم!
مطابق با ماده 10 لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب سال91 اگر پدر يا مادر، کودکی را خشونت کند، محکوم به حبس میشود و کودک در بهزيستي نگاهداری میگردد اما بعد از اتمام محكوميت مجدد والد میتواند کودک را نزد خود نگاه دارد!
درست است که “صدای یارا” پشت خط تلفن ۱۲۳ نقش اورژانس اجتماعی را در “انجمن حمایت از حقوق کودکان” ایفا میکند اما اورژانسی که دست روی دست بگذارد و رسیدگی نکند و بعد از مرگ سهراب نوش دارو بیاورد هم جز یک چالش چیزی نیست.
با تماس به سازمان بهزیستی یا دادستانی هم میتوان کودکآزاری را گزارش داد و پیگیری کرد اما آیا قانونگذار نقصِعضوِ قانون ِ حمایت از کودکان آزاردیده را احساس نکرده است که برای تامین آسایش و امنیت این بچهها راه امنتری سپری شود؟ حمایت از کودکانی که نه ميتوانند اقامه دعوا كنند نه والديني دارند كه مدافع باشند.
بچههایی که به جای دست نوازش پدر یا ماد،ر گازِ انبردستی و داغی سیخِ اعتیاد و فشارِ تیزیِ کلید بر بدنشان نواخته میشود، یا دخترک و پسرکی که زیر شهوت نامردانگی دست و پا میزنند، یک خانهی امن میخواهند، تا شاید مهرِ از یاد رفته برایشان یادآوری شود.
به راستی “خانه امن ” این بچهها کجا میتواند باشد؟ تارنمای خانهامن هم امنیت ندارد و فیلتر است.
اگرچه ستم ریشهکن شدنی نیست، اما میتوان با وضع قانونی صحیح و بینقص، دیگر چهره و روحِ کودکی را زخمی ندید. پس برای حمایت از کودکآزاری حالا هم دیر است، دیرترش نکنیم!