کاشان فردا – مهدی آریا / «موفقیت بزرگ» نام فیلم مستندی بود از دانمارک که به مناسبت هفته فیلم دانمارک، همراه با تهران و اصفهان، در کاشان و در خانه تاریخی کاج به نمایش در آمد.
ماجرای فیلم در مورد شرح حال زندگی شخصی و شغلی یک مهندس معمار دانمارکی به نام «بیارکه» بود. این مهندس دانمارکی که در فیلم تولد چهل سالگی خود را نیز جشن میگرفت، به عنوان صد چهره تاثیرگذار دنیا توسط مجله «تایم» انتخاب شده بود.
فیلمی بسیار خوشساخت و با ریتمی مناسب که بیننده را تا آخر فیلم با خودش همراه می کرد.
نکتهای که بیش از همه برای نگارنده جالب توجه بود، شرایط محیطی دو کشور دانمارک و آمریکا که مهندس یادشده در آنها زندگی و کار میکرد. شرایط به گونهای بود که این فرد بتواند استعدادهای خود را تا حدود زیادی در چهل سالگی به منصه ظهور و بروز برساند و تبدیل به یکی از صد چهره تاثیرگذار سال از نگاه مجله تایم شود.
بیارکه نخستین پروژه مشهور خود را که ساخت یک موزه ملی در کشور دانمارک بود، در سن ۳۱ سالگی آغاز کرده و پس از ساخت و اجرای چند پروژه مبتکرانه دیگر، در کشور خود دانمارک، به آمریکا و شهر نیویورک دعوت شده بود و در پروژه ساخت برج دو قلوهای نیورک هم مشارکت کرده و حتی قبل از چهل سالگی و در ابرشهری مثل نیویورک هم چندین پروژه ساختمانی مبتکرانه دیگر اجرا کرده بود.
البته امثال اشخاصی مثل بیارکه در سطح جهانی کم نداریم و میتوانیم افراد زیادی در رشتههای مختلف مثال بیاوریم که در سنین جوانی و در سطح جهانی خوش درخشیده و اثرگذار بودهاند. از رییسجمهور فرانسه گرفته تا نخستوزیر کانادا و صدراعظم اتریش. وقتی این شخص و شرایط محیطی او را با شرایط کشور و شهر خودمان مقایسه میکنیم متوجه فاصله عمیق بین آنها میشویم.
متولدین دهههای شصت و هفتاد که در دهههای سوم و چهارم زندگی خود، هنوز دغدغههایی ابتدایی همچون اشتغال، ازدواج و سلامتی، کمبود فرصتهای خلاقانه و انحصارطلبی خواص آنها را مشغول و گرفتار خود کرده و راه را بر هرگونه بروز و ظهور استعدادها و خدمت به جامعه و شهر خود بسته است.
وقتی سایه متولدین دهه بیست، سی، چهل و حتی پنجاه بر پستها و فرصتها و موقعیتهای کشور و شهرمان سنگینی میکند، باعث عدم کشف و بروز استعدادها و قابلیتها در تمامی عرصهها میشود و دایره خدمترسانی را محدودتر و محدودتر میسازد.
نگارنده در یادداشتی که در کاشان نیوز منتشرشد، بر ضرورت جوانگرایی در شورای شهر کاشان پرداخته و همچنین بر ضرورت جوانگرایی و میداندادن به جوانان خوشنام و خوشفکر در دیگر ادارات و سازمانها تاکید کردم. جوانانی که صاحب ایدههای نو و خلاقانه در عرصه های شغلی خود هستند و میتوانند با اندک امکانات و فرصتها خدماتی ماندگار در حوزههای شغلی و کاری خود بیافرینند.
شهروندان نیز میتوانند چه در زمینه انتخاب مسوولین انتخابی با آرای خود و چه در زمینه مسوولین انتصابی با فشار افکار عمومی و رایزنی و تعامل با مسوولین شهری و استانی و حتی کشوری زمینه را برای خدمترسانی و ظهور و بروز استعداهای ناب و تازه نفس آماده کنند.
این مهم از راه اطلاعرسانی و بالابردن آگاهیهای عمومی خصوصا نسل جوان امکانپذیر است و به هیچ وجه دور از دسترس نیست.
در پایان لازم است از زحمات آقای محمود ساطع و مجموعه فرهنگی ایشان که تجربه دیدن فیلمهایی خوب در محیطی تاریخی و فرهنگی و در میان اهالی فرهنگ و هنر و رسانه را فراهم کردند، کمال تشکر و قدردانی را داشته باشیم.