کاشان فردا – سیلاب بی سابقه در منطقه مشهد اردهال که سه شنبه شب 24 اردیبهشت 98 موجسواری چندین خودرو از زائرین امامزاده علی بن باقر (ع) و البته با کمال تأسف دو کشته نیز در پی داشت، بار دیگر گزارهی توجه غیرشعاری و لزوم نگاه عقلانی و حسابشده به منطقه اردهال را در پیش روی اهالی این بخش و افکار عمومی منطقه کاشان قرار داد.
روستای مشهور مشهد اردهال و روستاهای اطراف آن در نقطهیی بارانخیز، سردسیر و دارای برودت قابل توجه واقع شده، که در پاییز و زمستان و حتی بهار بیش از نقاط دیگر منطقه فرهنگی کاشان از نعمات الهی برخوردارند،
اما عدم ساماندهی رودخانههای این منطقه شامل لایروبی و مرمت و عریضکردن برخی از آنها آخرالاَمر حادثهیی مانند سیل غمبار سهشنبه شب پس از 20 دقیقه بارندگی و داغدار شدن یک خانواده و جریحهدارشدن خاطر بسیاری از ساکنان منطقه فرهنگیمان را به بار آورد.
هر چند ناایمنبودن جادههای این منطقه و تلفات گاهوبیگاه آن در طول سال نیز خود حدیث غمبار و مفصل دیگری است.
منطقه اردهال که چند روستا شامل علوی، حسنارود، علیآباد، باریکرسف و … نیز در حوالی آن واقع شده، دارای چندین رودخانه کوچک و بزرگ است، اما حتم داریم در طول یکی دو دهه اخیر، حتی کوچکترین توجه و نگاهی از سر ساماندهی به آنها نشده و آش و کاسه امروز آنها، همان است که دیروز بوده!
و گویی تا جانهایی مثل سهشنبه شب گرفته نشود، کسی به فکر کشیدن دندان فاسد و تغییر مسیر از گفتاردرمانی به عملگرایی، دستکم در مورد پیشبینی حوادث طبیعی نمیافتد!
واقعیت این است که نگاهی دقیق و جامع به حجم مشکلات عمرانی و زیرساختی کاشان و مناطق اطراف آن، نشان میدهد کوتاهشدن سایه برخی از آن معضلات و نارساییها از سر این حوزه جغرافیایی، نیازی به کشاندن پای وزیر و معاون وزیر ندارد و به قول معروف گرهی که با عقلانیت و تدبیر درست نیروهای مسؤل بومی و با دست بازشدنی است، نیازی به کمکگرفتن از دندان و یا همان استفاده تبلیغاتی از حضور مقامات کشوری ندارد.
پرسش اینجاست که آیا استقرار یک ایستگاه آتشنشانی باکیفیت و مجهز در مشهد اردهال – با توجه به حجم چشمگیر مسافر در اواسط و اواخر هفته – که بتواند روستاهای اطراف را هم پوشش دهد، نیازمند بودجههای ملی است؟!
آیا ایجاد این زیرساخت با همدلی مسؤلان بومی پس از البته تعیین تکلیف تعلق مشهداردهال به کاشان یا محلات و دلیجان آرزویی محال و دور و دراز است؟!
به عبارت بهتر آیا این نکته که نزدیکترین ایستگاه آتشنشانی به مشهداردهال در شهر نیاسر واقع شده، برای آن دسته از مسؤلین کاشانی که همیشه دم از مظلومیت و غربت مرقد امامزاده علی بن باقر(ع) میزنند، بهویژه پیگیران «پروژه حرم تا حرم»، باعث سرافکندگی نیست؟! آیا فقط و فقط استقرار یک نیسان! آتشنشان با نهایت دو نفر نیرو جوابگوی این روستای مشهور و شأنیت آن با جاذبه بالفعل گردشگری مذهبی است؟
این سؤالات البته بیش از آن که باز هم به موضوع سرگردانی مشهداردهال در تعلق جغرافیایی به کاشان یا دلیجان نور بتاباند، طراحان و پیگیران پروژه «حرم تا حرم» را به چالش میکشد و باز هم از آنان میپرسد:آیا ابتدا نباید به معضلات و مشکلات دمدستی اما تا کنون لاینحلِ مشهداردهال پرداخت و بعد به فکر پروژههای پرطمطراقِ تبلیغاتی در حوالی آن بود؟!
آیا لایروبی، ساماندهی و عریضکردن رودخانههای ناایمن مشهد اردهال که – مانند تراژدی تلخ سهشنبه شب- شماری از روستاهای اطراف را هم در معرض خطر قرار داده، آنقدر موضوعی ساده است که هزینههای لازم و واجب آن را باید در جایی دیگر که کمی تا قسمتی جنبه تبلیغاتی دارد هزینه کرد؟!
آیا استقرار یک ایستگاه مجهز هلال احمر به همراه کادر مورد نیاز با توجه به حجم گسترده زائر و گردشگر ورودی به این روستای مشهور کشوری از نان شب واجبتر نیست؟!
ریختن بودجه در پای پروژه دوردستِ حرم تا حرم، در حالی که هنوز مشهداردهال از برخی مشکلات و معضلات عدیده ذکر شده در سطور بالا رنج میبرد، بیاختیار داستان مسکن مهر را به نوعی در یاد انسان تداعی میکند. شاهکاری که در یک دولت فخیمه و در بیابانهای اقصینقاط کشور و برخی بر روی گسل زلزله آن هم بدون طراحی زیرساختهای اولیه مانند راه، مدرسه، بوستان، درمانگاه، مسجد، آتشنشانی و نیروی انتظامی سرپا شد و …
نوید محمدزاده
کاشان آنلاین