کاشان فردا – ساختمان زرد رنگ و بزرگ بلوار شهید خادمی کاشان، در حالی چند روز قبل میزبان پنجمین نشست خبری فرماندار شهرستان بود، که روند این نشست کمی تا قسمتی به گونهای پیش رفت که مطلوب میزبان بود. گوینده مسؤلین و کاتب خبرنگاران!
این البته روندی است که مال دیروز و امروز نیست و حکایت مسبوق به سابقه و دیرینهای است که علاوه بر کاشان در شهرهای دیگر کشور هم به امری نانوشته تبدیل شده است.
در غالب این نشستهای خبری بسیار پیش آمده که در خلال موضوعات مطروحه از جانب میزبان، خبرنگاری نه فقط به عنوان یک «کاتب صرف»، که بنا بر تعهد خود در ایفای مسؤلیت اجتماعی یک فعال و قلم بهدست رسانه، درباره فلان موضوع معیشتی- اجتماعی – امنیتی در شهر و مورد پرسش شهروندان از مسؤلان حاضر در آن نشست که اتفاقأ مسؤلیتی تام و تمام هم در مورد آن موضوع داشتهاند، پرس و جو کرده، اما در حالت خوشبینانه یا با پاسخی کلی و مبهم مواجه شده یا با عبارت «نشست امروز ربطی به این مسائل ندارد» روبهرو، و در نتیجه این طرز برخورد، نه تنها از حضور خود در آن نشست خبری پشیمان شده، بلکه با خود عهد کرده تا با تحریم اینگونه گعدههای یکطرفه، فرصت و مجال حرفه خود را مصروف موضوعات مردمی و اجتماعی مهمتری کند.
مردم باید و لازم است تا از جریان فعالیتهای خدماتی و عمرانی مسؤلین که از خزانه بیتالمال حقوق میگیرند تا برای همان مردم کار و خدمت انجام دهند، مطلع گردند. این در حالی است که خوشبختانه در سالهای اخیر، گسترش پیامرسانهای مجازی به کمک مسؤلین و روابط عمومیهای آنها آمده وحتی فیلترشدن برخی از این پیامرسانها نیز مانع از آن نشده تا با پرش از مانع فیلترینگ کوچکترین خدمت بیمنت مسؤلین از منظر و مرأی مردم پنهان بماند!
این دسته از مسؤلین و نیروهای روابط عمومی آنها، تنها به رسانههای داخلی خود اعم از وبسایت و کانال مجازی اکتفا نکرده و با برقراری نشستهای خبری گهگدار، نمیگذارند فیالمثل حتی شرح و بسط «روبانبری و کلنگزنی» یک پروژه 100 متری عمرانی به دست باکفایتشان هم از چشم و گوش مردم پنهان بماند.
اما پرسش اینجاست که به راستی جای تبادل نظر و طرح و ریشهیابی برخی موضوعات مهم اجتماعی نظیر نرخ طلاق و اعتیاد در شهرستان، ریشههای بروز افسردگی در بین شهروندان، پیامدهای گسترش زیست بعضأ روزافزون اتباع در شهرستان، برخی معضلات معیشتی اقشار، پیامدهای سوء اجتماعی اختلافات برخی مسؤلین با یکدیگر، کمبود احساس امنیت در برخی نقاط شهر و … با حضور دو طرفه خبرنگاران و اصحاب رسانه و مسؤلین کجاست؟
به شخصه بارها و بارها از برخی مسؤلان رده میانه شهرستان شنیدهام که در موارد متعددِ نشستهای اداری و رسمی با موضوع بررسی بحرانهای اجتماعی و با حضور اکثر مسؤلان مرتبط در شهرستان به میزبانی فرمانداری، دست و دل شماری از مسؤلین اجتماعیِ محافظهکارِ شماری از دستگاهها، حتی به عنوان مثال در بیان آمار و ارقام و نرخ طلاق و ازدواج در شهرستان هم با حضور خبرنگاران میلرزد تا مبادا درزکردن و انتشار سهوی عدد و رقمی از پدیدههای اجتماعی در شهر، حتی در گوشه پونزمانندِ یک رسانه محلی، فکر و ذهن شهروندی را به خود مشغول کند.
آری، می پذیریم که هر خبر و رخدادی امنیتی و حساس که درونمایه جذاب، عامهپسند و زرد دارد، به دلایل مصلحتآمیزِ امنیتی جای انتشار رسانهای ندارد و نه کشور ما که حتی در توسعه یافتهترین بلاد این کره خاکی نیز کم و بیش چنین قانونی حکمفرماست اما به راستی وقتی از لزوم نقش آفرینی و مشارکت رسانهها در توسعه پایدار و همهجانبه شهر و کشور حرف میزنیم از چه حرف میزنیم؟ آیا غیر از این است که امنیت و سلامت روان اجتماعی از شاخصهای پیشرفت و توسعه پایدار و همهجانبه شهر و کشور محسوب میشود؟
آیا فعالان عرصه رسانه به عنوان قشری برخاسته از متن و بطن جامعه، نمیتوانند در یک نشست اداری با تذکر این که فلان آمار یک پدیده مثبت یا منفی اجتماعی به دلیل حساسیت جای هیچ نشر خبری ندارد، در نشست بمانند و شنوندهی بخشی از آمار جزیی از حوزه تحولات زیرپوستی اجتماع و شهر خود باشند؟
پیرامون نحوه مشارکتپذیری فعالان رسانه در دیگر کشورها، یکی از روایتهای غالب و مشهور منسوب به کشور آمریکاست. جایی که وزارت خارجه آمریکا هر هفته یا هر 10 یا 15 روز یک بار، سردبیران و دبیران تحریریه رسانههای مهم آمریکا را به بهانه صرف یک صبحانه دورهمی به مقر تشکیلات خود دعوت میکند تا مهم رین و حتی حساسترین و محرمانهترین رخدادها و تحولات مبتلابه عرصه سیاست خارجی این کشور را با آنها در میان گذارد.
این اطلاعرسانی صدالبته بدون بیان تذکر به میهمان درباره عدم انتشار این یا آن مورد خبری است چرا که اغلب رسانههای رسمی و معتبر آمریکا، بدلیل توسعهیافتگی همهجانبه و نقش تأثیرگذار رسانه در این پروسه، خود عالم به باید و نبایدهای انتشار اخبار حساس حوزه سیاست خارجی و لحاظکردن مصالح عالیه دولت و کشور متبوعشان هستند،
اما این گونه نشستها از یک سو محملی است برای بیان محرمانههای سیاست خارجی به نمایندگانارشد رسانهها و از سوی دیگر مجالی است بیواسطه برای بیان دیدگاهها و نظرات رسانهها خطاب به نمایندگان حوزه سیاست خارجی کشورشان.
با ذکر این مثال، آیا نمیشود ترتیبی اتخاذ کرد که رسانههای محلی کاشان، هر ماه بدون درج خروجی محتوای نشست، بیواسطه و رودرو با هدف تبادل اخبار و اطلاعات از گوشه و کنار شهر و نظرات مختلف، به گفتوشنودی با حضور مسؤلان حوزههای حساس نظیر بهزیستی، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش،کار و تعاون و رفاه اجتماعی، نیروی انتظامی، فرهنگ و ارشاد اسلامی و … دعوت شوند تا مسیر مشارکت همفکرانه و همدلانه در توسعه منطقه میان مسؤلان و رسانهها هموارتر شود؟
علاوه بر این جای این پرسش نیز هست که چرا برخی خبرنگاران فعال و متعهد در یک حوزه تخصصی شهری – اجتماعی و فرهنگی خاص، نباید به عنوان بازوی رسانهای و مشاور رایگان که با توده مردم و جامعه ارتباط دارند، در ساختار برخی ارگانها بهکارگیری شوند؟
به عبارات بهتر آیا خبرنگاری که «حرفه و تعهد» را با هم ممزوج کرده و غالب اوقات موضوعی تخصصی را پوشش خبری میدهد، نمیتواند در قامت یک خبررسان و فرد مطلع از اوضاع جاری همان موضوع خاص در شهر، یاور بیمنت مسؤل همان حوزه تخصصی باشد؟
بدون شک رسانهای که تنها «کاتب گفت و افزود» باشد و همانهایی را در رسانهاش درج کند که در وبسایت و کانال ادارات و ارگانها نیز درج میشود، هرگز نخواهد توانست انتظار مردم از فلسفه و جایگاه رسانه را برآورده سازد و با ادامه این روند، جامعه کمکم از وجود معدود عناصر رکن چهارم دموکراسی به شکلی بیصدا و نامحسوس تهی خواهد شد.
مهدی سلطانیراد – کاشان آنلاین
از این نویسنده:
+ ورزشگاه مردانه؟! این هجویات به نظام نمیچسبد