یاد ِ«شاعر کوچه» پس از ۲۰ سال

فریدون مشیریکاشان فردا – سوم آبان‌ماه امسال درست برابر است با بیستمین سالگرد درگذشت شادروان فریدون مشیری که با شعر معروف کوچه بر سر زبان‌ها افتاد.

کارنامه شعر مشیری اکنون پیش چشم دوست‌داران و منتقدان ادبی است که با گذشت بیست سال از وفات شاعر می‌توان درباره شیوه شاعری و مقدار ماندگاری شعرش آسان‌تر و منطقی‌تر و دور از هیجان سخن گفت.

روشن است که جایگاه مشیری در میان شاعران معاصر قابل مقایسه با امثال سهراب و فروغ و دکتر حمیدی و شهریار نیست، اما این هم که گفته‌شود صدای شعر و هنرش شنیده نشده‌است، منصفانه نیست.

ویژگی عمده شعر مشیری، وفاداری شاعر به سنت‌های ادبی و احترام نهادن به غزل در دوره شاملوگرایی است.

دیگر این که شاعر بی‌آن‌که چندان در پی هنجارشکنی و نوآفرینی‌هایی از جنس «ما هیچ، ما نگاه» باشد، نو سروده‌است.

برخی منتقدان ادبی، مشیری را شاعری موفق و ماندگار نمی‌دانند و بر این باورند که صرف دوست‌داشتن و لذت بردن از شعر شاعر به معنی جایگاه قائل‌شدن برای شاعر نیست، اما از سوی دیگر برخی هم راه‌یافتن شعر شاعر به حافظه عمومی مردم را نشان توفیق شاعر می‌شمارند که از این بابت، مشیری بی‌توفیق نیست.

برای بخشی اندک از نسل جوان امروز که شعر عاشقانه‌اش بیشتر بوی بی‌وفایی می‌دهد و عاشق ترجیح می‌دهد خیلی خود را صرفا در عشق با یک نفر درگیر نکند شعر:
«ای سراپا همه خوبی
تک‌ و تنها به تو می‌اندیشم»
چندان ملایم و سازگار با طبع نیست.

هم‌چنان که سَیَلان و جولان عشق در خیابان‌ها هم از خوانندگان این تعبیر:
«بی تو اما به چه حالی
من از آن کوچه گذشتم»
کاسته‌است، با این حال شعر شاعر تا هنگامی که بشر با بی اخلاقی و بی‌تعهدی:
«جنگل را بیابان می‌کند
و
هیچ حیوانی به حیوانی نمی‌دارد روا
آن‌چه این نامردمان با جان انسان می‌کنند»
خوانده خواهد شد.

عبدالرضا مدرس‌زاده – پژواک روشنگری

از این نویسنده‌:
+ شهریار نمایشی از تلفیق اخلاق و عشق

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.