اربابی که ارباب نبود

کاشان فردا – نامش حسن و شهرتش تفضلی است؛ فرزند عبدالرحیم. وقتی در جست‌وجوگر گوگل نامش را وارد می‌کنیم؛ لقب پدر نساجی ایران را می‌بینیم که برای کاشان افتخاری است.

او مؤسس یک مجموعه صنعتی است که نزدیک به نیم‌قرن از بزرگ‌ترین واحدهای نساجی ایران بوده است. اگر پای صحبت پدرها و پدربزرگ‌های‌ِمان بنشینیم، کمتر کسی است که از گذشته‌های کاشان بگوید و اسم ارباب تفضلی را نیاورد.

اربابی که هیچ‌گاه به شیوه‌ی ارباب‌ و رعیتی، اربابی نکرد! چند سال پیش به بهانه‌ تحقیقی زندگی‌نامه‌اش را خواندم و از شیوه مدیریت او به وجد آمدم. استراتژی و روش اداره کردن مجموعه‌اش، انگار مربوط به همین دهه اخیر بود و اثری از کهنگی و زمان نداشت.

حسن تفضلی به معنای واقعی کلمه یک کارآفرین بود. کسی که نیاز جامعه‌اش را فهمید و با توجه به آن اقدام به ایجاد یک کسب‌وکار موفق کرد.

بیشتر بخوانیم:
+
اگر تنها به نقش‌آفرینی ارباب تفضلی در صنعت بپردازیم به ایشان ظلم کرده‌ایم

+ نهم آبان سال‌روز درگذشت ارباب تفضلی

غروب دوشنبه ۱۰ آبان ماه به مناسبت سی‌ودومین سال فقدان او، یادمانی به همت موزه منوچهر شیبانی در خانه کاج برگزار شد.

در این برنامه که با حضور خانواده‌ زنده‌یاد تفضلی برگزار شده بود محمود ساطع با موضوع کارخانه و هویت شهری سخنرانی کرد. از شرایط سخت کاشان در دوره جوانی حسن تفضلی گفت: «معیشت و شرایط مردم برای ایشان مهم بوده و در نامه‌های خود برای پدرشان که در تجارت‌خانه تهران بودند از وضعیت سخت مردم نوشته‌اند.»

محمود ساطع در یادمان ارباب تفضلی
محمود ساطع با اشاره به نوع زندگی و زیست مردم کاشان درگذشته که کار جزئی از خانه‌های ما بوده و در خانه‌های کاشان دار قالی برپا می‌شده و در کنار خانه‌ها کارگاه‌های پارچه‌بافی و شعربافی بوده است؛ همچنین شرایط سخت تاریخی و اتفاقات اواخر دوره قاجار در کاشان، مشکلاتی که نایبیان به وجود آورده بودند، ورود محصولات انگلیسی و به دنبال آن افت صنایع پارچه‌بافی و شعربافی، تأسیس کارخانه شماره یک را اقدامی آگاهانه برشمرد.

صنعتی که ریشه‌ای به قدمت ۷ هزار سال در عمق شهر کاشان داشت، با اقدام حسن تفضلی و آدم‌های بزرگ زمان خودش تبدیل به یک واحد پویای انسانی شد و دلیلش تنها این است که او هویت کاشان را می‌شناخت.

وی در ادامه صحبت‌هایش عکس‌هایی از بقایای کارخانه شماره یک، هشتی دفتر زنده‌یاد تفضلی و اگزوز دیزل‌های کارخانه ـ که از خیابان ۲۲ بهمن قابل‌دیدن است ـ نمایش داد و بیان کرد: در آن زمان این ساختمان می‌توانست ساده و بدون تزیینات معماری باشد، اما آگاهانه با استفاده از المان‌های معماری سنتی شهرمان ساخته‌شده و کاملاً متناسب با بافت شهر کاشان است.

کارخانه‌ای که چیزی از آن نمانده و درخواست کرد این بقایا برای نسل‌های بعد حفظ شود و در پایان صحبت‌هایش گفت: روایت تفضلی روایت یک مرد نیست روایت یک شهر است و ما سعی کنیم هرکدام در هر سمت و مقامی که هستیم به‌عنوان یک شهروند آجری بر آجرهای شهر بیفزاییم.

شیما تفضلی
بخش دوم برنامه یادمان، اختصاص به سخنان سیما تفضلی فرزند زنده‌یاد تفضلی داشت. ایشان یکی از ویژگی‌های بارز پدر را کلان‌نگر بودن عنوان کرده و گفت: ایشان دیدی ورای شهر خود و حتی کشور داشت و به گفته‌ آن زنده‌یاد از دلایلی که باعث شد از قالی‌بافی به ریسندگی و بعد چاپ و بافندگی و واحدهای دیگر صنعتی تغییر رشته دهد این بود که در قالی‌بافی اگر صد نفر نان می‌خورند، در این صنعت هزار نفر نان خواهند خورد و دلیل دوم اینکه ۱۵۰ سال از انقلاب صنعتی می‌گذرد و ما عقب هستیم و این کار را انجام می‌دهم که مملکت عقب نماند.

وی اضافه کرد: حسن تفضلی به نقش این کارخانه و تأثیرات آن روی شهر کاملاً واقف بود و حتی در گزینش‌ها افرادی که سوءپیشینه داشت را به کار می‌گرفت و معتقد بود همه مردم حق‌دارند باعزت زندگی کنند و باید به همه فرصت داده شود و قصدش بیرون آوردن شهر از رخوت بود.

نظم و مسئولیت‌پذیری و دقت از ویژگی‌های بارز پدر بود. تمام مجامع عمومی کارخانه هرسال در تاریخ اول تیرماه برگزار می‌شد و تمام‌صورت‌های مالی اسفندماه بسته می‌شد.

هیچ‌گاه با تحکم با دیگران صحبت نمی‌کرد و در اتاقش به روی همه باز بود. ایشان توانایی‌ها و محدودیت‌های خود را می‌شناخت و به معنای کامل بنده‌بودن و بندگی را درک کرده بود؛ وقتی می‌پذیریم که بنده هستیم و خیلی از امور در کنترل ما نیست آمادگی بیشتری برای مواجه‌شدن با چالش‌ها داریم و به همین دلیل توانست بحران‌های بزرگی مثل تغییر پادشاهی، تغییر حکومت و انقلاب را پشت سر بگذارد.

بسیار مطالعه می‌کرد و اهل آموختن و تغییر بود و همواره در جهت تکامل شخصیت خود حرکت می‌کرد و همین ویژگی‌ها باعث می‌شود که امروز جای خالی ایشان بیش از پیش احساس شود.

بانو تفضلی در پایان صحبت‌هایش ضمن قدردانی از برگزارکنندگان مراسم یادمان، شعری را در وصف پدر خواندند.

شهردار کاشان در بخش پایانی برنامه از دوران گذشته کاشان یاد کرد و گفت: صدای بوق کارخانه و خیابان‌های پر از دوچرخه‌های کارگران را به یاد دارم. همیشه دوست داشتم ارباب تفضلی را ببینم. محرم که می‌شد به حسینیه درب‌یلان می‌رفتم و ایشان را می‌دیدم.

سعید ابریشمی‌راد ادامه داد: اگر مرحوم تفضلی بزرگ را در صنعت خلاصه کنیم به ایشان ظلم کرده ایم. جهان به واسطه مردان بزرگ با همت والا ساخته می‌شود و ارباب تفضلی یکی از آن مردان بزرگ است.

شاید اگر ایشان در قید حیات بودند هم این کارخانه باید خراب می‌شد. این جبر توسعه و پیشرفت تکنولوژی است. همه مسئول این خرابی هستیم و باید بپذیریم. کارخانه شماره دو هم در حال تفکیک است؛ خیلی نمی‌شود با این موارد نوستالژیک برخورد کرد. باید روح و ارزش این کارها حفظ شود.

وقتی این ساختمان را دیدم آن‌قدر زیبا بود که کروکی تفکیک را تغییر دادیم تا این بنا به عنوان یک مجموعه فرهنگی برای شهر حفظ شود. وقتی پلان مجموعه فرهنگی طراحی شد و به صورت خیلی زیبا در این بنا نشست به این باور رسیدم که سازنده این مکان عاشق بوده است و رمز این ماندگاری عشق است.

یادمان حسن تفضلی با عذرخواهی محمود ساطع به پایان رسید. وی از به کاربردن واژه سال‌مرگ در پوستر یادمان عذرخواهی کرد و اظهار داشت: مردانی مانند حسن تفضلی نامیرا هستند و مرگ واژه‌ای بی‌معنا برای آن‌هاست ؛ سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز…

فهیمه استادیان – کاشان نیوز

از این نویسنده:
+ هر جا ردپایی از موسیقی و شعر و رنگ است حال همه خوب است

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.