کاشان فردا – غروب ۲۶ دیماه ۹۸ برای جامعهی کتابخوان کاشان، غروبی تلخ و ناگوار بود. رونمایی کتاب «گرگ و میش هوای خرداد» از احمد زیدآبادی، نویسنده و پژوهشگر هموطنمان، در ساربوک کاشان لغو شد. به بهانهی نداشتنِ مجوز.
این اتفاق، نه نخستین که امیداورم آخرینِ آن در شهر کاشان باشد. این کتاب، دارای مجوز چاپ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. نویسنده آن نیز در این سرزمین زندگی میکند و بر اساس قوانین جاری سرزمین، از آزادیهای مشروع قانونی برخوردار است.
و اما نهاد برگزارکننده این رونمایی ساربوک، یا خانه کتاب کاشان، بیش از دو دهه، آبروی کتاب و کتابخوانی و کتابفروشی کاشان بوده است.
ب. برهیچکس و نهادی پوشیده نیست که طی این دههها، این مجموعه، گام به گام در عرضهی کتاب، توسعهی فرهنگ کتابخوانی و روشنابخشی به فضای مطالعاتی شهر کاشان، پیش رفته و بسیاری هنگام، از نهادِ صادرکننده مجوز، یعنی اداره محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی کاشان؛ در حوزهی کتاب، مطالعه و سرانه آن، بسیار موفقتر بوده است.
هر هنگام که مدیران شهری، برای برپایی نمایشگاههای مرتبط با کتاب، امری داشتهاند، ساربوک به همراهی چند ناشر و فروشنده محترم دیگر، همچون نشر مرسل، نشر دعوت و تنی چند، پیشگام شده و آبروی فقر و قناعت کاشان را حفظ کرده و به تمامی به چراغداری و روشنایی پرداختهاند.
خاموشی چراغ ایشان، نارواترین زشتکاری است که آقایان در این غروب دیماه، به انجام آن دست یازیدند. همین روز، فیلم کوتاهی در شبکههای مجازی پخش شد که نشان میداد رفُتگران شهر آنکارا، با کمک هم، از کتابهای بازیافتی، کتابخانهای با هزاران کتاب گرد آوردهاند.
تماشای این خویشکاری و تماشای هر اتفاق فرهنگی در چارگوشهی جهان به شادمانیمان میافزاید و از سوی دیگر، بر اندوهِمان!
تاسف که مای ما، بیکتاب، بیمدارا، بی هیچگونه حمیت و حمایتی، برپایی یک نشست برای کتاب را هم تاب نمیآوریم. به مصداق گفتِ عالمانهی آن بزرگ: «بهتر آن باشد که سر دلبران /گفته آید در حدیث دیگران» و به گواهِ گفت روشن ِ مسلمانان: «من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق» بر خود فرض میدانم، به عنوان یک واحد انسانی، از پایمردی و کوششهای مداوم مدیر و اعضای محترم ساربوک در شهر کاشان قدردانی کنم.
در زمان و زمانهای که تیرهای بلا، از آسمان و زمین میبارد، پارهای از هموطنانمان خاصه در حوزههای فرهنگ و رسانه، عطای کنشگری را به لقای آن بخشیدهاند. ضمن احترام به دیدگاه ایشان، نیک میدانیم، کنشگری، حضور، همگرایی و با هم بودنمان، علیرغم تفاوتهای اندیشگیمان، امری ضروری، بایسته و شایستهی وجوه انسانیمان است.
بایسته میدانم از متولیان رسمی فرهنگ کاشان بخواهم نشستهای مطالعاتی، پژوهشی و اجتماعات فرهنگی کاشان را به نام حفظ امنیت، به محاق خامشی نبرند.
امنیت، در زمین و زمانهای به خطر میافتد که اندیشهورزی و عقلانیت به تعصب و خشکی و خاموشی گراید. با حذف عرصههای گفتوگو نه تنها امنیت حاصل نشده که به «ناامنی پنهان» میافزاییم.
پس بایسته است با درک و فهمی افزونتر، به انصاف، فهم، دانایی و کوشندگیِ مایِ جمعیِ مردمان، احترام گذاشته و با تصمیماتی سنجیدهتر و عالمانهتر به فرهنگ، اهلیت و شانیت شهر و سرزمینمان بیافزاییم.
محمود ساطع – کاشان نیوز
از این نویسنده: