به کدامین گناه کشته شد

کاشان فردا – از آن دختر سوال می‌شود
به کدامین گناه کشته شد؟
(قرآن کریم)

ماجرای قتل فجیع دختری در یکی از روستاهای گیلان به دست پدرش، بار دیگر سمت‌وسوی خبرها (حتی اخبار مربوط به کرونا) را تغییر داده‌است. چون موارد مشابه، چند روزی روان‌شناسان و جامعه‌شناسان و البته مسئولان و قضات و وکلا اظهار‌نظرهایی خواهند داشت و ماجرا کنار گذاشته‌خواهد شد.

اما آن‌چه روشن است این که چنین اتفاقاتی تلخ در روستایی کوچک نشان از نفوذ جریان‌های مختلف فکری و فرهنگی و ارزشی در جاهایی دارد که گمان و باورش هم به ذهن نمی‌رسد.

خود آگهی ترحیم این دختر نگون‌بخت را ببینید؛ پدر با لقب کربلایی معرفی شده‌است و این یعنی گرایش مذهبی او که قابل تبلیغ است. جوان هم که شیفتگی‌اش به این دختر، فاجعه آفریده‌است اهل سنت بوده‌است و البته ظاهرا با اختلاف سنی فراتر از تصور.

رومینا اشراقی

اینها نشان می‌دهد که دختر نه تنها درکی درست از باورهای مذهبی پدرش نداشته‌است، که چیزی از عشق و تشکیل زندگی هم نمی‌دانسته‌است و ظاهرا فقط فکر گریز از سنت بوده‌است حتی با جوان سنی مذهب!

پدر هم با وجود مذهبی‌بودن نتوانسته‌است این بحران را با خسارتی کمتر مدیریت کند و همه آموزه‌های دینی خود را با قتل دخترک زیرپا گذاشته‌است.

در این میان دلالان سیاسی هم معرکه گرفته‌اند. یکی قتل را مرتبط با سند ۲۰۳۰ آموزش و پرورش می‌داند و دولت را قاتل اصلی معرفی می‌کند دیگری آزادبودن فضای مجازی و کسی ‌دیگر خالی‌بودن جای آموزش‌های جنسی در کتاب‌های درسی را مقصر این حادثه می‌شمارد.

به نظر می‌رسد این فجایع تلخ، بهای توسعه و رشد ناموزون جامعه و افتادن به وادی افراط و تفریط است که نوجوانان ما بدین شکل آن‌را ناخواسته پرداخت می‌کنند.

ما درباره تعامل با جوانان و یاددادن آسیب‌ها به آن‌ها و شیوه مبارزه با آن‌ها کاری نکرده‌ایم.
تربیت و آموزش بخشنامه‌ای و صرفا مقام بالاتر را با گزارش خود خشنودکردن و با آمارهای درشت (و نه درست) عکس یادگاری گرفتن، این گرفتاری‌ها را هم به دنبال دارد.

رخت‌بستن آرامش روانی از خانواده‌ها و عادی‌شدن پرخاش‌گری و تندخویی و سربریدن را نخستین اقدام موثر دانستن هم از دیگر دشواری‌های پیش روی اعضای خانواده ایرانی است.

یافتن مقصر کاری چندان سخت نیست. مقصر در گریبان همه ماست. ما به هر دلیل دیگر فرهنگی و فرهیخته نیستیم.

آگهی‌های تبلیغاتی را نگاه کنید؛ ماست بخر ماشین ببر!
صف بورس‌بازی را نگاه کنید، پیش‌‌فروش خودرو را ملاحظه بفرمائید.
کارمان شده است پول را از بانک به پُست‌بانک بردن و بی‌خیال که پشت ساختمان بانک چه خبر است.

این اندازه سودازدگی و زر‌اندوزی و پا روی دوش هم گذاشتن و بالا رفتن هیچگاه سابقه نداشته‌است.

جامعه افسارگسیخته، سرانجام یا به کوه ناکامی‌ها برخورد می‌کند یا در عمق بحران سقوط می‌کند.
چه کسی چه بایست بکند، نمی‌دانم به قول حافظ:
مردی از خویش برون آید و کاری بکند

عبدالرضا مدرس‌‌زاده – پژواک روشنگری

از این نویسنده:
+ قمار با مکتب‌اهل‌بیت؟!!

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.