کاشان فردا – معصومه مصلحی / کرونا مهمان ناخوانده.
دیماه ۱۳۹۸ و در روزهای پایانی سال ۲۰۱۹، خبرهای ترسناکی از سرایت شدید یک ویروس ناشناخته و میزان بالای مرگ و میر آن در چین به تمام دنیا مخابره شد.
مردم ابتدا با هیجان اخبار این ویروس و آمار مرگومیر آن را با دقت دنبال میکردند. اما اندکی بعد این هیجان جای خودش را به اضطراب داد. سروکله ویروس و بیمار کمکم در اکثر نقاط دنیا پیدا شد و به سرعت بر شمار قربانیان آن افزوده شد.
نام این بیماری را که در سال ۲۰۱۹ پیدا شده بود، و با این احتمال که بهزودی پیکارش خواهد رفت را کووید-۱۹ گذاشتند. اما ابعاد فاجعه تازه از میانههای سال بعد خود را نشان داد. وقتی ویروس شروع به جهشهای جدید کرد و هر روز خود را به رنگ دیگری نشان میداد و جامعه پزشکی را در مهار آن سردرگم میکرد.
کرونا مصداق بارز “میهمان گرچه عزیز است ولی همچو نفس، جان به لب آرد اگر آید و بیرون نرود” جان به لبمان کرد.
مهمان ناخواندهای بود که وعده دادند، با گرما میرود اما نرفت! سربارِ نشست و برخاست ما مردم پر فراز و نشیب شد.
از حق نگذریم سخت بود بخاطر این مهمان ناخوانده از تمام برنامه هایمان دست بکشیم اما، سخت و آسان، اجبار بود.!
باید برای خلاصشدن از دست این مهمان ناخوانده کاری میکردیم. الکل و صابون و ماسک کافی نبود. یک کار اساسیتر! بهترین کار بستن راههای ورودی بود یا به قول قدیمیها بیتوجهیکردن.
البته نه بیتوجهی به بهداشت، به گمان اینکه کرونایی نیست. کممحلی به دورهمنشینیها و سفرها بخاطر روبهرونشدن با کرونا؛ا گر سفرها را لغو میکردیم، شاید امروز کرونا نبود یا لاقل همهجا نبود..!
آخر آنچه موجب شد این مهمان ناحسابی احساس خویشاوندی کند، به سفر رفتن با او و دورهمنشستنها با حضور او بود.
اگر با او همسفر نمیشدیم، اگر به این بهانه که او با دیدن الکل میرود با او نشست و برخاست نمیکردیم، و هزاران اگر دیگر… شاید این ویروس نحس تمام کره زمینِمان را آلوده نمیکرد و از این هدفش که سرایت به بدن ما و کشتن ما بود، ناکام میماند.
کاشان فردا را در اینستاگرام دنبال کنیم: https://www.instagram.com/kashanefarda.ir