کاشان فردا- تئاتر در کاشان همواره مورد توجه مردم و جامعه هنری بوده است.
طبیعی که این هنر پر مخاطب، حاشیه های خاص خودش را هم داشته باشد.
برای بررسی وضعیت تئاتر کاشان با سیدمجتبی جدی هنرمند کاشانی به گفتگو نشستیم.
او در این گفتگو از پیشکوتان تئاتر خواست برای این هنر پدری کنند.
متن گفتگو بدین شرح است:
وضعیت تئاتر در کاشان را چطور ارزیابی می کنید؟
واقعیت اینه که ئتاتر کاشان از اوایل دهه هشتاد و با تعطیلی انجمن نمایش دچار افت شده و این حقیقت را باید پذیرفت . ولی با این وجود همچنان من به تئاتر در این شهر امیدوارم. چون هم در دهه هشتاد و هم در دهه نود همچنان تلاشهای بچهها ادامه داشته و این جای امیدواری دارد. حرف برخی از دوستان که میگویند دیگر تئاتر در کاشان فایده ندارد را قبول ندارم. مطمئنم دوباره تئاتر در کاشان اوج میگیرد.
خودم هر بار با این روحیه و خوشبینی به کاشان میآیم و قاطعانه میگویم که اوضاع تئاتر ما از بسیاری از مراکز استانها بهتر است.
چه عاملی سبب این امیدواری شده است؟
الان در تئاتر کاشان باوجود بسیاری از مشکلات دوستان زیادی دارند تلاش می کنند. این حرکتها امیدوار کننده است.
نقاط قوت تئاتر کاشان نسبت به سایر شهرهای کشور چیست؟
مهمترین حُسن تئاتر کاشان قدمت آن است. تئاتر در این شهر ریشه دارد. این شهر سالها تئاتر داشته است؛ یعنی از اوایل دهه پنجاه و همچنین خواستگاه تعزیه و دیگر گونه های نمایش ایرانی هم هست. تئاتر کاشان به پشتوانه آدمهایی که به تئاتر ایران معرفی کرده جایگاه خیلی خوبی حتی در تهران دارد. هنرمندان خوبی در کاشان رشد کرده و وارد حوزه تئاتر کشور شده اند.
تئاتر در کاشان معلمهای ارزشمندی داشته که در تئاتر ایران جایگاه خوبی دارند. این باعث می شود ما همچنان تلاش کنیم و امیدوار باشیم تا مثل گذشته پرچم تئاتر را بالا نگه داریم.
چرا بسیاری از تئاتری های شاخص ترجیح می دهند به تهران بروند؟
آدمها نمیخواهند درجا بزنند. شما وقتی میخواهی رشد کنی، آینده را هم در نظر میگیری. بچههای تئاتر دهه هفتاد تئاتر کاشان برای رشد خودشان و یادگیری بیشتر به تهران رفتند.
آموزش پرورش متهم است که نتوانسته روند گذشته را در تربیت نیروهای خوب ادامه دهد. نظر شما چیست؟
این سوال خوبی است . بخشی از این به خاطر سوء مدیریت بوده است. ما وقتی وارد فضای تئاتر شدیم، معلمهای خوبی در حوزه تئاتر در آموزش و پرورش داشتیم. مانند آقای عباس پوران، احمد صابرطحان، عباس محسنی و بعدتر آقای یوسف اشنویی ، مهدی شکاری و غیره؛ اینها مشوق بچهها بودند و حضورشان در کانون جوانهها سبب ایجاد جریانی در تئاتر دانش آموزی شد. چون این بزرگواران به پشتوانه و حمایتهای شخصی به نام آقای پارچه باف که سالها مسئول امور تربیتی و معاون فرهنگی اداره آموزش و پرورش بود در این حوزه تلاش میکردند.
اخیرا هم که آقای پارچه باف بازنشسته شدند و مدیر یک مدرسه خیریه شدند همچنان به این کار ادامه میدهند و تئاتر دانش آموزی مدرسه نور دانش در این سالها بهترین عملکرد رو در بین مدارس کاشان داشته و من هم افتخار داشتم که اولین گروه تئاتر را در این مدرسه تشکیل بدهم که تا الان این فعالیتها ادامه داشته است.
متاسفانه در این سالها هیچ جایگزینی برای این بزرگواران در آموزش و پرورش وجود نداشته است.
الان آقای رضوانیان و آقای رضایی معلم هستند.
وقتی آقای پوران مسئول کانون جوانه ها بود، رسالت سازمانی اش این بود که بچه ها را به این سمت سوق دهد. گروه تئاتر تشکیل دهد ، گروه موسیقی تشکیل دهد. گروه سرود و…الان این آقایان که شما نام بردی با توجه به جایگاه سازمانی شان در آموزش و پرورش، در این حوزه رسالتی ندارند. بله اگر آقای رضوانیان مدیر کانون جوانه ها بود میتوانستیم این انتظار را داشته باشیم که در حوزه تئاتر دانش آموزی بتوانیم رشد کنیم. ولی ایشان مدتهاست در حوزه گردشگری دارند تدریس میکنند.
عدم حضور این بزرگواران که در سوال قبلی به آن اشاره کردم بین جریان تئاتر اصلی و تئاتر دانش آموزی فاصله انداخت. چون با حضور این عزیزان هنرمندان زیادی از کانون جوانهها به جریان اصلی تئاتر و موسیقی شهر و حتی کشور معرفی شدند. مثل محمد معتمدی، مهدی سعادتپور، جواد دعا خوان، مهدی راحمی، میثم خیرخواه، مرتضی جهانی نژاد، مهدی شکاری، مصطفی شبخوان، عباس جمالی،و بسیاری دیگر که نامشان را فراموش کردم.
مهمترین موانع توسعه تئاتر در کاشان چیست؟
ببینید نسل ما وقتی وارد فضای تئاتر شد، تئاتر پایگاهی به نام انجمن نمایش داشت. این انجمن بزرگتری داشت. آدمهایی مانند آقای دامیار، صادقپور، کریمی عراقی، اشرفی، وطن خواه ، فروزان نیا از نسل اول و نسل بعد از اینها آقایان خسروی ، صابر و پوران ، دلالت ، حداد ، ولایتی ، موسوی و غیره نسل بعد از اینها آقایان آخوندنصیری ، شریعت زاده بزرگترهای تئاتر بودند.
ما زیر دست اینها تربیت شدیم. من شاگرد آقای خسروی و دامیار و شریعت زاده و آخوند نصیری بودم. وقتی انجمن نمایش در دوره آقای نمکی (اوایل دهه هشتاد) تعطیل شد ما متفرق شدیم. عدهای به کانون سپهری رفتند، عدهای به فرهنگسرای مهر و عدهای هم فضای تئاتر رو ترک کردند. بنابراین ما نتوانستیم برای نسل بعد از خودمان که وارد فضای تئاتر شد بزرگتری کنیم.
ما آن رسالتی را که آن بزرگواران در انجمن داشتند و برای ما انجام دادند، در برابر نسل بعدی خود انجام ندادیم و نسل بعد از ما رها شد و بلافاصله با یک اجرای دست و پا شکسته خودش را خدای تئاتر کاشان میدانست. تئاتر کاشان در حال حاضر بزرگتر ندارد و میتوان گفت که یتیم است.
نسل قبل از ما دچار خستگی و فرسایش شد و نتوانست موضوع تربیت را دنبال کند. و ما هم هم آن رسالت را از روی دوش خود برداشتیم و در تربیت نسل بعد از خود تلاش منسجم نداشتم.
اگر هم تلاشی بود تلاش فردی بود. ما بعد از انجمن نمایش یک نهاد یا تشکیلات درست نداشتیم. فقط یک جشنواره ای مثل تئاتر مهر که با حمایتهای آقای شفافی و خسروی و صابر و پوران برگزار میشد ما را دورهم جمع میکرد.
باز هم میگویم همه اینها به رویکرد مدیر بستگی دارد. مثلا آقای شفافی چون خودش از بچه های تئاتر بود علاقه داشت که برای بچههای تئاتر یک کاری انجام دهد.
پیشنهاد شما برای رفع این مشکل چیست؟
الان سیاست دولت بر این است که همه چیز را به بخش خصوصی واگذار کند و این یعنی شانه خالی کردن از بار مسئولیت .
الان در حوزه فرهنگ دولتها مدام میگویند همه چیز را به بخش خصوصی واگذار کنید. جوری هم این حرف را میزنند که انگار حرف مهم و ارزشمندی میزنند.
ما اثرات ناگوار واگذاری به بخش خصوصی را در این سالها دیدهایم. وقتی دولت فرهنگ را به بخش خصوصی واگذار میکند یعنی فرهنگ برایش اهمیتی ندارد. چون برای کار فرهنگی باید سوبسید بدهد و با واگذاری به بخش خصوصی این کار را دیگر نمیکند.
بخش خصوصی هم فقط و فقط به چشم یک کالا و محصول به کار هنری نگاه میکند و مدام هم شعارش را میدهد. وقتی فرهنگ کالا شد به سرعت هم مصرف میشود. اینها رابطه مستقیم با هم دارند. متاسفانه بخش خصوصی به بازگشت سرمایهاش فکر میکند نه چیز دیگر!
هنر کالا نیست! این را هزار بار گفته ایم ولی کسی گوش نمیدهد. متاسفانه بعضی دوستان فرهنگی ما که در بخش خصوصی فعالیت میکنند وارد این ماجرا شدهاند و مدام عنوان میکنند که کالای فرهنگی یا محصول فرهنگی!
این حرفها زشت است. باز هم میگویم اگر به هنر به چشم کالا نگاه کنیم به هنر خیانت کرده ایم. تئاتر محمل اندیشه است و باید تولید اندیشه کند.
در این چند سال چه تعداد نمایش هایی که در کاشان اجرا شده اینگونه بوده اند؟ تقریبا هیچ ! اکثرا کمدی های آزاد هستند که رابطه مستقیم با مصرف شدن و درآمد زایی داشته اند. چرا؟ چون دولت همه چیز را رها کرده و به بخش خصوصی واگذار کرده و بخش خصوصی هم فقط و فقط به درآمد زایی فکر میکند.
این اتفاق در همه بخش های فرهنگی در کاشان افتاده است . در حوزه فیلم سازی ،موسیقی ،گردشگری و غیره؛ چون بخش خصوصی در این حوزهها به اثر هنری یا بنای تاریخی به چشم کالا یا محصول نگاه میکند. بنده با اعتقاد و علم کامل میگویم که این رویکرد زاییده سرمایه داری است و اولین بار در حوزه گردشگری و موزه داری و هتل های سنتی در کاشان بهوجود آمد و بعد همین بزرگواران این رویکرد را وارد فضای تئاتر و موسیقی و فیلم و غیره کردهاند.
اهالی هنر اگر میخواهند اثر ماندگار و مستقل بسازند باید از این فضاهایی که قارچ گونه روز به روز به تعدادشان اضافه میشود فاصله .بگیرند
شما روند برگزاری تئاتر مهر را در این سال ها چگونه میبینید؟
در برگزاری تئاتر مهر هر ساله مشکلاتی ایجاد می شود. امسال هم عدهای از دوستان ما در فضای مجازی علم مخالفت بلند کردهاند. با دبیر جشنواره و با شهردار مخالفت می کنند. من معتقدم بزرگان و پیشکسوتان تئاتر با حضور به موقع خودشان به جشنواره کمک کنند. آقای خسروی و آقای صابر و دیگر پیشکسوتان امسال باید به دبیر جشنواره تئاتر کمک کنند تا کسانی از بیرون نخواهند از آب گل آلود ماهی بگیرند. تئاتر کاشان نیاز به بزرگتر دارد که برای آن بزرگتری کند.
هنوز هم امثال آقای صادق پور و دامیار و وطن خواه باید در میدان باشند و از بچه های واقعی تئاتر حمایت کنند. وقتی دبیرجشنواره انتخاب شد این بزرگواران حمایت کنند. وقتی این حمایت باشد، آدمهای کوچکی مانند مجتبی جدی به خود اجازه نمیدهند که هرچه از دهانشان در آمد به دبیرجشنواره و مسئولان برگزاری و مسئولان شهر بگویند.
ما به حضور این عزیزان برای دفاع از تئاتر شهر کاشان نیاز داریم. تئاتر کاشان در کشور جایگاه خوبی دارد. درست است که الان یک سری تئاترهایی مجوز میگیرد که در شان تئاتر کاشان نیست و مسئولیت آن مستقیم به عهده شورای نظارت و اداره ارشاد است ولی باز هم می گویم اگر بزرگترها بیایند وسط گود اوضاع ما بهتر می شود. همانطور که تئاتر مشهد آقای صابری را دارد. تئاتر اهواز مرحوم لاریان را داشت. تئاتر بوشهر ایرج صغیری را دارد و غیره.
کاشان فردا را در اینستاگرام دنبال کنیم: https://www.instagram.com/kashanefarda.ir