اینکه برخی میگویند وارد دوره ترسالی شدیم درست نیست
کاشان فردا – وقوع سیل اخیر پرسشهای زیادی را پیش روی شهروندان قرار داده است. اینکه تا چه میزان میشد از وقوع تلفات در سیل اخیر جلوگیری کرد و چه نهادهایی کارشان را به درستی انجام ندادند؟ اینکه آیا با این سیل و بارندگی ایران از چرخه خشکسالی خارج خواهد شد یا نه؟ آیا سدها در سیل اخیر کارشان را به درستی انجام دادند، و اینکه تَرسالی و خشکسالی و تغییر اقلیم چیست.
یورونیوز گفتوگوی مفصلی با کاوه مدنی کارشناس آب و محیط زیست و استاد دانشگاه داشته و از او درباره محورهای مختلفی مرتبط با سیل اخیر و حاشیههای آن پرسیده است.
مدنی بر این باور است که بارندگیهای اخیر ایران را از ورشکستگی آب نرهانیده و مدیریت کاهش مصرف آب باید کماکان در دستور کار باشد. او همچنین معتقد است در حوادث دروازه قرآن شیراز و در سیل آققلا نقش عوامل انسانی و سوءمدیریت قابل مشاهده است.
دلیل اینکه درباره سیل و تبعات آن سخنان متفاوتی به گوش میرسد چیست؟
متاسفانه با فضای خیلی بدی مواجه هستیم و اظهارنظرهای غیر کارشناسی خیلی زیاد شده است. یکسری مطالبی که کارشناسان میگویند یا خوب برای مردم و مطبوعات تشریح نمیشود، یا گاهی اوقات خیلی از حرفها اشتباه گفته میشود. اینطور حرفها آسیبپذیری را بالا میبرد چرا که افراد از حرف آنها به نتایج اشتباه میرسند و در جامعه عمومی و تخصصی روایتهای غیردرستی شکل میگیرد.
آیا آنطور که برخی گفتهاند دوره خشکسالی ۳۰ساله ایران به پایان رسیده است؟
من سالها است توضیح دادهام که ما چیزی به نام خشکسالی ۳۰ ساله نداریم. کسی نمیتواند تَرسالی و خشکسالی ۳۰ ساله برای ایران پبشبینی کند. باور به اینکه تَرسالی یا خشکسالی ۳۰ ساله داریم، تنها آسیبپذیری ما را بالا میبرد. اگر باور کنیم خشکسالی دایمی است همین اتفاقهای امروز میافتد. اینکه حواسِمان نیست پایین دست سدها آسیبپذیرند و ریسک سیل وجود دارد و میتواند اتفاقهای بدی برای مردم بیفتد.
اصلا چرا این ترم خشکسالی و تَرسالی ۳۰ ساله در جامعه ایران مطرح شد؟
این یک نمونه از باورهای غلطی است که به خاطر اشتباه برخی متخصصان و برداشت نادرست آنها از برخی مقالات و گفتن آنها به مطبوعات شکل گرفته و بسیار به جامعه تخصصی، مردم و محیط زیست آسیب میزند.
باور به اینکه خشکسالی دایمی است موجب میشود که در یکسری حوزهها و مناطقی که پیشتر دستخوش سیل بوده ساکن شویم. با این ایده که دیگر سیلی در کار نخواهد بود. در همین حال در پاییندست سدها توسعه اراضی داده و مردم را ساکن کرده و کاربری اراضی را تغییر داده و به حریم رودخانهها وارد شده و در بستر رودخانهها کارهایی کردیم که در نهایت جز دردسر برای مردم نفع دیگری به دنبال نخواهد داشت.
دوره تَرسالی با تَرسالی یا سال تر فرق دارد. وقتی میگوییم دوره از مجموعه سالهای پشت سر هم حرف میزنیم. ایران امسال دچار ترسالی است اما این به معنی ورود به دوره ترسالی نیست هر چند که امیدوارم اینگونه باشد.
مدیریت آب را در بروز وضعیت سیل اخیر چطور ارزیابی میکنید؟
مدیریت آب و طبیعت همیشه تحت تاثیر عدم قطعیت است و همیشه یکسری عدم قطعیتها و پیشبینیها وجود دارد که لزوما دقیق نیست و ما آخرین لحظه باید بهترین تصمیمها را بگیریم. وقتی مدیریت مخزن را به بچهها سر کلاس درس میدهیم، میگوییم مدیریت مخزن یکی از نخستین جاهایی است که یک متخصص آب دچار مشکلات متعددی میشود، از یکسو باید سد را خالی کرد تا در صورت وقوع سیل مخزن سد جا داشته باشد و از سوی دیگر آب را باید برای کشاورزی در ماههای آتی ذخیره کنیم. در عین حال وقتی سالهای خشک متمادی را پشت سرگذاشتهایم، دچار طمع آباندوزی میشویم و یادمان میرود که بخشی از کارکرد این سدها در مرحله طراحی کنترل سیل بوده است.
وقتی نمیدانیم پیشبینیها چقدر دقیق هستند، میترسیم که سد را خالی کنیم و این حجم را برای آن شرایط آماده کنیم. این شرایط را در سیل اخیر دیدیم و بر خلاف آنچه گفته شده که در سیل اخیر همه سدها قطعا به مهار سیل کمک کردند، میبینیم مخازنی بودهاند که پر بودند و در خالیکردن به موقع آنها تعلل شده است. مدیران با وجود پیشبینیهای روزانه، فصلی و ماهانه حاضر به تخلیه بهموقع آب مخازن نشدند. البته تصمیم سخت است.
آیا با تدبیر و پیشبینی لازم میشد جلوی تلفات سیل اخیر را گرفت؟
در چند روز آینده ما در شمال غرب و غرب و جنوبغرب شمال غرب که در قسمت های زیادی از آنها سیل هم جاری شده دوباره دچار بارش شدید و احتمالا سیل خواهیم شد. در چنین شرایطی که جان مردم در خطر است، دعوا بر سر اینکه چه کسی مقصر است درست نیست.
اما آنچه تا اینجا بر اساس بررسیهای اولیه بهدست آمده، این است که در جایی مثل دروازه قرآن پرکردن مسیلی که به طور طبیعی برای تخلیه سیلاب استفاده میشد یکی از از عوامل جدی حادثه بودهاست.
در آققلا نیز در تصاویر ماهوارهای میبینیم که نقطه شکست در مسافت و فاصلهای با سد رخ داده و جایی بوده که رودخانه به خاطر دخل و تصرف در حریم و احتمالا رسوبگذاری ظرفیت طبیعی برای انتقال سیلاب را از دست داده است. وقتی به حریم رودخانه تجاوز میشود حریم آن از پیش کوچکتر شده و مردم نیز رفتهرفته فراموش میکنند که روزی اینجا حریم رودخانه بوده است.
بر اساس قانون توزیع عادلانه آب مصوب سال ۱۳۶۱ وزارت نیرو مسئولیت دارد جلوی تجاوز به حریم رودخانه را بگیرد. متاسفانه این کار به درستی انجام نشده و در سراسر کشور ظرفیت طبیعی رودخانهها و مسیلهای طبیعی را از دست دادیم. این خیلی خطرناک است.امیدوارم از حادثه سیل اخیر دست بگیریم تا شاهد بروز مشکلات دیگری برای ایران نباشیم.
از نگاه کارشناسی شما چه سویههای مثبتی در بروز سیل اخیر وجود داشت؟
بارش من را خوشحال میکند، اما وقتی درد و رنج مردم را میبینم ناراحت میشوم. طبیعت سیلاب را دوست دارد. چه ما روی کره زمین باشیم چه نباشیم سیل وجود خواهد داشت. اما وقتی در طبیعت دخالت میکنیم و با برنامهریزی اشتباه مردم را در مناطق پرخطر اسکان میدهیم، دیگر شرایط طبیعی نیست و نمیتوان فقط طبیعت را سرزنش کرد.
اما سوی دیگر سیل اخیر نشاطی است که در اکوسیستمهای ما به وجود آمده و آنها جان گرفتند. اکوسیستمهای طبیعی در سیل اخیر حقی را به دست آوردند که ما سالها آن را به زور از آنها گرفته بودیم. زندهشدن آنها یعنی وضعیت بهتر برای مردم و مزایای بیشتر برای ایران.
ما در سالهای قبل تعلل و اشتباه زیادی در زمینه حقآبه محیط زیستی کردیم. حالا شاید بفهمیم که احیای اکوسیستمها چه مزایایی برای ما دارد. مثلا امسال که خوزستان کمتر دچار گرد و غبار شده و امروز شنیدم که گاو خونی تا حدی آبگیری شده و تالابها در برخی نقاط احیا میشوند. دیدن تصاویر شادی مردم به خاطر رسیدن آب به هامون شیرین است.
به همین خاطر تاکید میکنم به جای اینکه سریع نتیجه بگیریم که به سدهای بیشتری نیاز داریم به این فکر کنیم که احیای تالابهایی مثل دریاچه ارومیه چه مزایایی برای ما دارد و ببینم که اگر میتوانستیم این سیلابها را مدیریت کنیم چقدر میتوانستیم برای تعذیه آبهای زیر زمینی از بارشهای اخیر بهرهمند شویم.
ورشکستگی آبی یعنی چه؟
یعنی در یک دوره درازمدت متوسط مصرف و تقاضای آب بیشتر از متوسط آب تجدیدپذیر است؛ یعنی آبی که طبیعت به ما اختصاص میدهد. وقتی آب سطحی کافی نیست ما سراغ آبهای زیرزمینی میرویم و تبعاتش را هم میبینیم. تمام آنچه برای آبهای زیرزمینی اتفاق افتاده، از افت سطح آبهای زیرزمینی گرفته تا فروچالهها و همینطور خشکشدن تالابها تا نابودی محیط زیست همگی نشانههای ورشکستگی آبی است.
از منظر کارشناسی چه زمان ایران از وضعیت ورشکستگی آب خارج میشود؟
ایران نیاز دارد تا مصرفش را با موجودی طبیعیاش تطبیق دهد. حالا اگر این موجودی طبیعی به خاطر لطف طبیعت بیشتر باشد که چه بهتر. اما در حال حاضر فاصله خیلی زیاد است و ما نیازمند کاهش مصرف آب در ایران هستیم صرف نظر از اینکه میزان بارندگی در کشور چقدر باشد.
با برنامهریزی میشد استفاده بسیار بهتری از این بارشها داشت. هر وقت سطح آب زیرزمینی ما به سطح مطلوب بازگشت و تالابهای ما احیا شد و رودخانههای ما زنده شد، آنوقت میتوانیم بگوییم که کشور از حالت ورشکستگی آب خارج شده است. امیدوارم با همت همگانی آن روز فرا برسد و من هم زنده باشم و آن را در کنار دیگران جشن بگیرم.
برخی مسوولان هم در بروز سیل اخیر به ماجرای تغییر اقلیم اشاره کردهاند. نظر شما چیست؟
تغییر اقلیم قطعا میتواند یک شتابدهنده باشد که وقایعی مثل سیل و خشکسالی و موج گرما را از لحاظ دوره بارگشت و شدت تشدید میکند. اما اگر اصرار داریم که تغییر اقلیم عامل این ماجرا است، باید بگوییم چه میکنیم و مسوولیتپذیر باشیم و کاری برای حل معضل کنیم. نه اینکه بگوییم تغییر اقلیم عامل و کار دیگران بوده است.
البته امیدوارم اینطور باشد و مسئولان ما واقعا به تغییر اقلیم باور داشته باشند. اگر چنین باشد آنوقت باید برای کاهش گازهای گلخانهای در ایران و سازگاری با بحث تغییر اقلیم کاری کنند، اگر نه وضعیت برای کشور بدتر و بدتر خواهد شد.
در کل بهتر است واقعبین باشیم و بگوییم چه نکردیم و بهتر بود چه کاری انجام میشد. تا در اتفاقهای بعدی بهتر عمل کنیم.
سیل و خشکسالی باز هم در ایران پدیدار خواهد شد، اما بهتر است در جهت افزایش تابآوری سیستمهای طبیعی و انسانی عمل کرده و وضعیت را در آینده بهتر و پایدارتر کنیم.
درس بگیریم، هم از خطای خودمان بیاموزیم و هم از خطای دیگر کشورها. متاسفانه ما میخواهیم مسیر توسعه را همانطوری که کشورهای غربی طی کردند طی کنیم و خطاهای آنها را دوباره تکرار کنیم.
حلقه مفقوده آموزش یکی از نکاتی بود که در سیل اخیر بارها به آن اشاره شد. برای توسعه آموزش و آگاهیدادن به شهروندان در ایران چه میتوان کرد؟
آموزش یکی از نیازهای کشور ما است. در مواقع بحران نمیدانیم چه باید بکنیم و چطور با بحران برخورد کنیم. نمیدانیم اگر موقع سیل در خانه و ماشین هستیم چه باید کرد. لازم است تا دستگاههای اجرایی بیش از هر زمان دیگری به اهمیت نقش آموزش در مدیریت بحرانهایی اینچنینی بپردازند و در اظهارنظرها دقیقتر باشند.
البته در سیل اخیر در ایران نه تنها فقدان آموزش که به باور من جای خالی یک سخنگو هم بهشدت احساس میشد. سخنگویی که آخرین هشدارها و نکات ضروری را به زبان ساده برای مردم توضیح دهد. باید تلاش کنیم مردم اتفاقهای طبیعی را درک کرده و بدانند چه آیندهای در انتظارشان قرار گرفته و چه تضمینی وجود دارد که اگر دوباره سیل بیاید وضعیت مشابه همین امروز نباشد. تلخ است که برای یاد نگرفتنها هم باید هزینه بپردازیم.
یورونیوز با اندکی تغییر