کاشان فردا _ «دورهمیهای هنرمندان هنرشهرِ ایران – کاشان»؛ پنجشب گعدهی صمیمی شهرداری با اهالی هنرِ شهر، زیر آسمان خانه آلیاسین با فعالانی از رشتههای مختلف که اولین شبش با هنرمندان موسیقی، نویسندگان، خوشنویسان و شاعران آغاز شد و در آخرین شب قرار است هنرمندان نقاش، گرافیست و مجسمهسازان افطار را در یک دورهمی مهمان بلدیهچیها باشند.
بیآنکه بخواهم قصاص قبل از جنایت کنم، امیدوارم این نشستها فقط یک برنامه سمبلیک و نمادین و دلخوشکنک نباشد، و ذو فردای دیگر، هنرمندی از جمع حاضران در این پنج شب با افسوس نگوید: «فقط چایی و خرمایی خوردیم و حرف زدیم و اکنون که پنج ماه از آن شبها گذشته هیچ اتفاقی نیفتاد و آبی از آن دورهمی برای رونق حرفهی ما گرم نشد!»
بگذارید مطابق مَثَل «جنگ اول به از صلح آخر» بگوییم شهردار با این دورهمیها ظاهرأ میخواهد اعلام کند بر خلاف برخی تریبونهای سخت و خشن و برخی مسؤلانِ محافظهکارِ برهم زنندهیِ برنامههایِ هنری و البته مسؤلیتناپذیرِ شهر، دلش با هنرمندان است.
میخواهم این دورهمیها و این مهمانیهای ماه رمضانیِ شهردار و اهالی بلدیه با هنرمندان شهرم را به فال نیک بگیرم. بگذارید بگویم انصافأ شهردار جوان شهرمان، در وادی سؤاستفاده از میزبانی مشتی هنرمند نیست و میخواهد در حد وسع خودش از این جماعت ناامید حمایت کند.
بگذارید کدربینی را کنار بگذاریم. چون تاریخ همه این جمعها را ثبت و ضبط میکند. چون طبق تصاویر، در این مهمانیها شهردار فقط متکلم وحده نیست و مجال گفتن و بیان دغدغهها به هنرمندان مانند آن استاد دلخورِ خوشنویس هم داده شده است. همان که چندی پیش دلش از دست شهرداریچیها سر داستان مکان انجمن خوشنویسان کاشان خون بود! خب الحمدلله که ظاهرأ کدورتها رفع شده.
بیشتر بخوانیم:
+ ۱۳ میلیارد تومان اعتبار برای ساخت تالار هنرمندان اختصاص یافت
بگذارید با دیدن تصاویر دو شب از دورهمی شهردار با هنرمندان، رک و راست بروم سر اصل مطلب؛ کاشان شهری است با استعدادهای ناب هنری. در موسیقی، تأتر، فیلمسازی، هنرهای تجسمی و صنایع دستی. حتی در ادبیات و شعر و داستاننویسی از کاشان میتوانیم نام و نشان دهها چهرهی خوب و ملی را پشت سر هم قطار کنیم. اما چرا نفس فرهنگ و هنر کاشان گاهی اوقات بدجور به خِسخِس میافتد؟؟ چرا دستهایی پیدا و پنهان – یکی با سطح نازل و اقل مسؤلیت و دستورپذیری از ناخودیها در اداره فرهنگ و ارشاد، و دیگری با عنوان هنرمند و تولیدگر آثار بیمایه – در بزنگاههایی نَفَس این دو وادی را به شماره میاندازند؟!
بیآنکه بخواهم بروم سراغ نبش قبر، به طور ویژه و خاص دخالت آدمهای غیرمسؤل در وادی فرهنگ و هنر شهر کاشان که نمونه آخرینش را چندی پیش در مناقشهی آن تأتر دیدیم، کی میخواهد تمام شود؟؟
البته که احساس مسؤلیت و نقشپذیری و نظارت دقیق خود هنرمندان بر کار و بارشان را هم نباید از نظر دور داشت، تا بهانه از دست لجوجها و یکدندهها بگیرد که اگر اینگونه باشد دیگر هنرمندی ناامیدانه از فضای تنگ و سختگیرانهی شهر، و جایی که هر روز از تریبونی غیرتخصصی هنرمندان تهدید میشوند، کاشان را به مقصد جایی بهتر برای کار ترک نخواهد کرد.
.. و اما در میان تصاویر شب دوم دورهمی هنرمندان کاشان با شهردار، نمیدانم این عکس همان ایدهیی را به ذهنتان وارد کرد که به ذهن من یا نه! ایدهیی که صدالبته ناب و بکر نیست، اما خدا کند شهردار کاشان را هم به فکر وا دارد.
آقای شهردار، جناب ابریشمیراد! این ظروف و آثار سفالی لعابدار زیبا و کار بچههای کاشانیِ شاغل در سرای کوزهگران، غیر از استفادههای معمول در منزل و محل کار، جان میدهند برای این که با یک طراحی زیبا و خلاقانه، برخیشان تبدیل بشوند به تندیس و هدیه جهت برنامه تجلیل در برنامهها و همایشهای مختلف. امتحان کنید آقای شهردار، به امتحانش میارزد. با دوریختن کلیشههایی مانند لوح تقدیر، ثابت کنید در راه حمایت عملی از «هنرمندان کاشان»، سفالگران هنرمند این شهر در اول صف قرار دارند.
مهدی سلطانیراد – کاشان آنلاین
از این نویسنده:
+ حکایتی از تسکین یک دل دردمند در آستانه سالگرد نامهربانیِ کرکس
+ اُتیسم؛ روایتی متفاوت از یک جشن
+ برسد بهدست جناب ساداتینژاد
+ خاطرهبازی فوتبالی با پرشی به طول ۴۳سال
+ چند خطی برای پایانِ نیکِ یک تنش