کاشان فردا - آوردهاند که در عهد سلطان طمغاح، خان سمرقند، وقتی جماعتی قصابان شهر مرافعت کردند به خدمت او که: ما گوسپند میخریم و میکشیم و گوشت میفروشیم. ما را سودی زیادت نمیآید. اگر پادشاه اجازت فرماید تا نرخ گوشت گرانتر کنیم، هزار دینار به خزانه میرسانیم.
پادشاه فرمود که: زر به خزانه باید…
ادامه مطلب ...
مرور برچسب
امثال و حکم
داستان شدّاد
کاشان فردا ـ آوردهاند که روزی رسول (ص) نشسته بود. عزرائیل به زیارت وی آمد. مهتر(ع) از او پرسید: «که ای برادر!…
خاطرهای آموزنده از نوه گاندی
کاشان فردا ـ دکتر «آرون گاندی» نوی «مهاتما گاندی» و مؤسّس مؤسّسۀ «امکیگاندی» نقل میکند: ۱۶ ساله بودم. یک روز…
گل صداقت
کاشان فردا - روزی شاهزادهای تصمیم به ازدواج گرفت. با یکی از دانایان شهرش در این باره مشورت کرد.
دستور دادند که…
بیضه در کلاه شکستن
کاشان فردا ـ قصهی دزدی تخممرغ و مَسکه (کره) و پنهان کردن آن در کلاه و نیفه تنبان، و بیضه در کلاه شکستن معروف است.…
چهار عادل و یک فاسق
کاشان فردا ـ مسافری در شهر بلخ، جماعتی را دید که مردی زنده را در تابوت انداخته و به سوی گورستان میبرند و آن…
بانک و بالنگ
کاشان فردا ـ روزی سخن از تشکیل بانک به میان آمد. من فواید او را نشان میدادم. میگفتم لذت ثمر بانک را ملل اروپا…
دو گونه تعبیر از یک خواب
کاشان فردا ـ شنیدم که «هارونالرشید» بر آن جمله که پنداشتی که جمله دندانهاء او از دهان بیرون افتادی بیگبار.…