کاشان فردا ـ فلسفه وجودی نیروی انتظامی تأمین امنیت است و ارتقاء امنیت اجتماعی، جزو وظایف اصلی و ذاتی نیروی انتظامی است، امنیت اجتماعی نیز ثمره تعامل اجتماعی و همراهی با شهروندان است.
نیروی انتظامی یک سازمان جزیرهای نیست که بهتنهایی و بدون مشارکت مردمی و فارغ از همراهی شهروندان بخواهد یا بتواند آرامش و اطمینان و امنیت را در حوضه استحفاظی خود تأمین کند.
تاریخ به ما میآموزد که همراهی و اعتماد شهروندان برای پلیس و نیروهای انتظامی اقتدار و عظمت به همراه داشته است و هیچ ابهت و اقتداری دستوری و با تحکم بهدست نیامده است.
دو روز پیش در هفته نیروی انتظامی، در نشست خبری نیروی انتظامی کاشان درحالیکه روز قبل از آن در کاشان یک سرقت مسلحانه بانک صورت گرفته بود، دو خبرنگار که برای شنیدن و منتشرکردن اخبار نیروی انتظامی دعوتشده بودند، از سالن اخراج شدند!
در روزی که گمان میرفت نیروی انتظامی دوستانه و مدلل شرایط و اقدامات صورتگرفته را توضیح دهد و سؤالات جامعه از سرقتی که مرتکبین آن فرصت خروج از حوزه قضایی کاشان را نیز یافته بودند، با پاسخ دلگرمکننده جواب دهد، و اطمینان شهروندان را به نیروی انتظامی استحکام بیشتری ببخشد، و با در میان گذاشتن فعالیتهای خود نشان دهد که اگر یک اتفاق نامیمون چهره امنیت شهر را مخدوش کردهاست، اما نیروی انتظامی با اقتدار، مخاطرات فراوانی را از سر شهروندان دور کرده است و همچنان مقتدر و سرزنده در برابر خطراتی که شهروندان را تهدید میکند هوشیار است و … .
گمان میرفت که نیروی انتظامی با استفاده از ابزار رسانه، مشکلات فراوانی که نیروی انتظامی از شهر کاشان حل کرده است را به افکار عمومی معرفی کند و اجازه ندهد که بذر تردید و بدگمانی در دل شهروندان نسبت به این سرمایه اجتماعی نشو و نما کند… . اما قبل از شروع نشست خبری برخوردی غیرمعمول اذهان را صورتی دیگر بخشید!
اخراج مدیرمسئول مشکات آنلاین، «محمدعلی خرمی» و خبرنگار این رسانه، «صالح بوجاری» از نشست خبری در حضور -و با سکوت همکاران رسانهای- خبر بسیار بدی بود که مانند سرقت از بانک انصار که خبر آن را ظرف چند ساعت رسانههای ملی کارکردند، با صبوری ایشان در رسانههای محلی بازتابی نیافت و مسکوت ماند.
شاید این ثمره دفاع مدبرانه فرماندار کاشان با این تعبیر بود که؛ «من به جناب سرهنگ پورکاوه گفتم، اخباری که من میخواهم بشنوم مایلم از طریق رسانه باشد، سخنی که دلگرمی فراوانی را ایجاد کرد.
اما این ماجرا من را به یاد عکسالعمل برای عکسهایی انداخت که در «کاشان نیوز» از دو موتورسوار نیروی انتظامی که کلاه ایمنی به سر نداشتند تحت عنوان «اجرای طرح «پایلوت! برخورد با موتورسیکلتسواران فاقد کلاه ایمنی» منتشرشده بود، یاد «شکایت نیروی انتظامی کاشان از مدیرمسئول و خبرنگار آرمان» «دکتر محمدامینی» و «مهدی سلطانی» …
به یاد «مهدی عرشی» و «مهدی برازنده»، به یاد «جواد تقیزاده، که هریک بهدلیل انتشار خبر مورد اتهام قرارگرفتهاند!
اینها هرکدام فعالانی در عرصه خبر و رسانه هستند که با تلاش و صرف عمر و قت و هزینه شخصی، پلی بین جامعه و مسئولان زدهاند و داوطلبانه بهخاطر شهر و وطنشان به انتشار اخباری که هیچ منافعی برایشان ندارد اقدام کردهاند، آیا منصفانه است که اینچنین مورد بیمهری قرار گیرند؟
در بین این خاطرات گزنده، پاسخ مدبرانه روابط عمومی نیروی انتظامی کاشان –در دیماه ۹۳- به گزارش «آیا نیروی انتظامی بدون مجوز مخصوص قضایی حق تفتیش اتومبیل شهروندان را دارد؟» تحت عنوان «در خصوص برخورد انجامشده مراتب تحت پیگیری است» هم که در کاشاننیوز منتشر شد قابلطرح است.
دو موضوع فوق دو روشی است که تاکنون در کاشان در برابر رسانه آزموده شده است، انتخاب یکی از این دو روش در اختیار نیروی انتظامی است.
یادمان باشد،
*«تاریخ پر از تفنگهایی است که لب لولهاش گاه گُل و گاه گُر گرفته است
آشتی یا آتش، انتخابش با تست
من نه به قهر تو که به مهر تو تسلیم خواهم شد»
———————————————————
*قطعهای از شعر «گُل سرخ یا گُر سرب» از محمد نجفی
منبع: کاشان نیوز