کاشان فردا – خیلی بعید است نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی که خود متخصص آب است و از کم و کیف وضعیت آب بیش از هر کس خبردار است، در نطق پیش از دستور خود در روز یکشنبه دوم تیرماه در مجلس شورای اسلامی، و آن هم در هفته صرفهجویی آب از وزیر نیرو بخواهد از مقررات حاکم بر چاههای کشاورزی دستکشیده و همهچیز را به حال اول برگرداند.
سالها طول کشیده است تا کشاورزجماعت، پیبرده چاهها به دریا و اقیانوس وصل نیست. سالهاست که پمپهای پرقدرت گازوئیلی و پس از آن برقی به جان دشت افتاده و آب زمین را کشیده است. گویی مال از دزد پس گرفتهاند. هر وقت به دشتهای کاشان پا بگذاری، صدای شُرشُر آب میآید. مثل این که به جنگلهای شمال پا گذاشتهاید. تازه به اینها هم رضایت نداده و با وامهای باعوض و بلاعوض، سازمان فخیمه جهاد کشاورزی، استخرهای ریز و درشت ساختهاند تا هر وقت نفس کم آورده و مجال دست داد، آب را به آن بسته کم نیاورند.
بیشتر بخوانیم:
+ بر فراز گَرگَش؛ رصدخانه ملی نیمهکاره رها
خیلی چیزها را نمیشود گفت، دردسر میشود. ولی بخواهیم یا نخواهیم، واقعیتهایی است که نمیتوان و نباید بر آن سرپوش گذاشت. چاههای کشاورزی مثل خوره به جان زمین افتاده است. آتش زیر خاکستر است. بالاخره روزی صدای آن در میآید.
خیلی وقت است میگویند در همین دشتها، ثانیهای ۱۳ هزار لیتر آب از زمین میکشیم. ولی قطعاً بیشتر از این حرفهاست و روزبهروز بیشتر میشود. حالا مقایسه کنید با آبی که صرف شرب و صنعت میشود. کل آبی که با هزار خواهش و التماس و صرف میلیاردها تومان از اصفهانیها میگیریم، دویست سیصد لیتر بیشتر نیست. کل آب شرب شهرستانهای کاشان و آران و بیدگل ۱۱۰۰ لیتر در ثانیه بیشتر نیست. کل آبی که همهی صنایع مستقر در شهرکهای صنعتی کاشان و آران و بیدگل صرف کرده و بار اشتغال و کسبوکار منطقه را به دوش کشیده است، سه درصد – چیزی حدود دویست، سیصد لیتر در ثانیه – بیشتر نیست.
ولی حالا به چاههای کشاورزی نگاه کنید؛ ۹۲٪ آب میکشد. زمین دشت کاشان را مثل آبکش سوراخ کردهاند و جان جای آب میکشند. تابستان و زمستان هم ندارد. روز و شب هم ندارد. تعطیل و غیرتعطیل هم ندارد. خوب این ضابطه نمیخواهد؟ مقررات نمیخواهد؟ قانون و قاعده نمیخواهد؟
چند وقت پیش به دعوت دوستی، مهمان کشاورزان یزدل بودیم. دل پردردی از اوضاع و احوال حاکم بر کشاورزی داشتند. از جمله بحثهایی برای آب و چاهها مطرح شد. آقای دهقانی از کشاورزان بهنام آنجاست، گفت: «کشاورز میداند وضعیت آب نگرانکننده است. چه کسی است که نداند. سال به سال کمتر میشود. بعضی چاهها را بغلکَنی میکنند، یعنی چاه بغل چاه میکَنند ولی توفیر ندارد. میخواهیم کمتر مصرف کنیم، ولی کسی به کسی نیست. قانون بر مصرف حاکم نیست. من اگر برندارم همسایهام برداشته است من هم که اینجوری میبینم، مجبورم سهم خودم را بردارم.»
حالا پس از سالها قوانینی بر چاههای کشاورزی وضع شده است. این هم قوانین نیمبندی است. ولی در هر صورت کاچی بهتر از هیچی است. شاید اگر به همین منوال جلو برویم، چند سال دیگر سر و سامانی پیدا کرده و قدرت و قوتی بگیرد. عیب و ایراد آن کمتر شده و مصلحت مردم را بهتر تأمین کند. مثلاً کنتور برای چاهها نصب کردهاند. برداشت آب از چاهها را محدود کرده و درصدی کاهش دادهاند. الان این کارها را نکنیم چه موقع بکنیم؟ وقتی آب نباشد قانون و کنتور و محدودیت به چه دردی میخورد؟
شاید بگویند امسال بارندگیهای خوبی داشتهایم. هر کس نداند، ایشان بهتر میداند که سالها طول کشیده است تا آب در منابع زیرزمینی جمع شود. همه میدانند منابع زیرزمینی منابع استراتژیک است. هیچ کشوری به این راحتیها چوب حراج به منابع استراتژیک خود نمیزند. منابع زیرزمینی مثل چشمه نیست که با یک بارش زیاد شود، و با یک خشکسالی بخشکد. سالها طول میکشد تا یک وجب بالا بیاید و با این برداشتهایی چشم برهمزدنی سرجایش برگردد.
بیشتر بخوانیم:
+ روزنامهنگار کاشانی برگزیده نخستین جشنواره کشوری «نیرو و رسانه»
جسارت نباشد. چشم آب نمیخورد آقای نماینده این چیزها را نداند. قطعاً میداند. هفت هشت سال پیش که مدیریت دانشگاه کاشان را در اختیار داشت، با گوش خودم شنیدم در مصاحبهای گفت: «کاشان آب ندارد. در آستانه مهاجرت بزرگ جمعیت است. باید فکری برای حال و روزش کرد. به خصوص سند چشمانداز کشاورزی بایستی بازنگری شود.» حالا که کار دستِشان افتاده است، چه شده به جای اینکه از وزیر کشاورزی بخواهد سروسامانی به وضع بیسامان کشاورزی بدهد، از وزیر نیرو میخواهد از قوانین و ضوابط وضعشده برای چاههای کشاورزی دست بکشد. انشاءالله که این حرف و حدیثها تبلیغاتی و انتخاباتی نباشد.
در ثانی آقای نماینده میفرمایند: «تعدیل چاههای کشاورزی انجام گرفته است، ولی هیچ برنامهای برای تغییر اصلاح کشت و تأمین معیشت کشاورزان پیشنهاد نشده است.» جانا؛ سخن از زبان ما میگویی. کشاورز نه طرحی دارد، نه برنامهای، نه نقشه و چشماندازی و نه آموزش درست و درمانی در کار است. کشاورز خیلیوقت است به حال خود و به خدا رها شده است، ولی همهی اینچیزها مربوط به وزیر کشاورزی است که فکری برای آن بکند نه وزیر نیرو که صورت مسئله را پاک کرده و آب را رها کند.
آب از هرچیزی مهمتر است. کسی خوشش بیاید یا نیاید. به مجلس برویم یا نرویم، منافع امروز ما تأمین بشود یا نشود؛ آنچه مهم است آب است. حیات آب، حیات زندگی است. آینده این مرزوبوم بسته به آن است. یادمان باشد؛ مصالح مردم واجبتر از هر چیزی است، خدای ناکرده آن را فدای خودمان نکنیم.
عبدالمجید رفیعی ـ اهل کاشانم