کاشان فردا – ابوالفضل نجیب / در مفهوم بیفرهنگی و بیاخلاقی.
اتهامات غیرمنتظره حجتالسلام پناهیان به رئیسجمهور موج واکنش اردوگاه طرفداران رئیسجمهور را همراه داشت. بدیهی است این اتهامات که به اظهارات هم تعبیر میشود، با هیچ معیار حقوقی و اخلاقی نه تنها قابل دفاع و توجیه، که قابل پیگرد قضایی است.
این قاعده البته معطوف به جامعهای است که در آن نرمهای معمول و التزام به آن هم از منظر اخلاقی و قانونی محترم و رعایت شود.
به زبان ساده شان مدیران و صدالبته همزمان و بطور متقابل و در رابطه و نسبت به همدیگر محترم و رعایت شود.
منظور از این رابطه الزام به همه شئونات و روابط رفتاری و کلامی است که بر پایه احترام به شعور و بلوغ فکری و سیاسی تعریف میشود. به این معنی همچنان که شهروندان، مدیران و مسئولین هم به خود اجازه توهین مستقیم و غیرمستقیم رفتاری و کلامی به شعور مردم و شهروندان ندهند.
چنانچه میدانیم مصادیق توهین در این رابطه متقابل محدود به اتهامات رکیک و دور از شأن شهروندان و مدیران نمیشود. توهین اگر چه در لفظ و معنی مترتب بر معانی و صفات ناپسند است، اما در مصداق جاهلشمردن مردم میتواند مصداق توهین تلقی شود.
اگر به آنچه آقای پناهیان مظرح نموده از این زاویه نگاه کنیم، قضاوت حاصل متفاوت خواهد بود. به این دلیل که آنچه کارشناسان حقوقی حوزه رسانه و فعالان سیاسی در واکنش به اظهارات یا اتهامات حجتالسلام پناهیان به رواج بیفرهنگی و بیاخلاقی در عرصه سیاست تعبیر و از بابت آن برآشفته شده، اما در عین حال میتوان واکنش ناخودآگاه به اهانتهای آشکار ریاست قوه مجریه به شعور تودههای مردم تعبیر کرد.
مردمی که مدام از سوی ریاست جمهوری مورد سخره و به دفعات به شعور حداقلی آنها توهین شده و میشود.
ادعای مدام و بعضن منتگذارانه رئیس جمهور دال بر رضایتمندی مردم از عملکرد ایشان و این اواخر افزایش امیدواری مردم نسبت به آینده. آن هم در شرایطی که فقر و بیکاری و ناامیدی و استیصال و بیآیندگی و خودکشی و عادی شدن خودکشی کودکان و … بیداد میکند.
مگر میشود در مقام رئیسجمهور چنین جامعهای این چنین چشم در چشم جامعه آشکارا دروغ گفت و از رضایتمندی آنها سخن گفت و توقع سکوت در قبال توهین به شعور آنها داشت؟ کافی است اظهارات و ادعاهای رئیسجمهور را به صورت موضوعی در طی چند سال اخیر مرور کنیم.
چرا راه دور برویم، اظهارات ایشان را درباره گرانی بنزین و پنهانکاری درباره کرونا و تورم و نقش تحریم در مشکلات مردم و خرید واکسن و اظهارات اخیر ایشان در رابطه با حذف دلار دولتی از بسیاری کلاهای اساسی که به افزایش سرسامآور تمامی اقلام خوراکی منجر شد. و در همان حال ادعاهای دروغین سازماندهی برای مبارزه با گرانفروشی را.
مگر میشود این میزان حقارت و توهینشدگی را تحمل کرد و دم بر نیاورد؟ عصبانیت رئیسجمهور از اتهامی که در ادبیات عامیانه به هپروتی تعبیر میشود، همان اندازه قابل فهم است که رنج ناشی از حقارت و توهینشدگی مردمی که هیچ امکانی برای دفاع از شخصیت لهشده خود ندارند.
زبان آقای پناهیان را گزنده، غیرمسئولانه و غیراخلاقی و به هر چه میشود میتوان تعبیر کرد. اما این تعبیر با هر بار معنایی و تبعات حقوقی و اخلاقی و صرفنظر از هر انگیزه سیاسی و جناحی و با علم به این که با نیت باطلی بیان شده را، میتوان به واکنش مردم به این میزان تحقیرشدگی تعبیر کرد.
دلیلش به احتمال زیاد میتواند همان فاصله و شکاف نجومی میان ذهنیت انتزاعی یا به تعبیر درستتر نگاه عاقل اندر سفیه ایشان به مردم باشد.
اظهارات جناب پناهیان به نوعی میتواند پاسخ جمعی باشد به همه آن حسی که به تحقیرشدگی و نادیده گرفتهشدن شعور حداقلی میلیونها شهروند تعبیر میشود.
در جامعهای که بالاترین مقام مسئول اجرایی آن همه مرزهای متعارف اخلاقی را با دروغ و فریب و وعده و گاه حتی با سخرهگرفتن آشکار مردم زیر پا میگذارد، چگونه میتوان در مقام دفاع از کسی که خود بالاترین اهانتها را به شعور مردم میکند، دم از رواج بیاخلاقی و بیفرهنگی در عرصه سیاست زد.
گیریم ادبیات آقای پناهیان، بر بیفرهنگی و بیاخلاقی در عرصه سیاسی تعبیری درست باشد. اما مگر بیفرهنگی و بیاخلاقی شاخ و دم دارد؟ میشود با اظهارات بیپایه و اساس و به شکل ادیبانه به مردم توهین و بیاخلاقی کرد.
از این نویسنده:
+ ديده شدن و نشدن، مسيله اين است
کاشان فردا را در اینستاگرام دنبال کنیم: https://www.instagram.com/kashanefarda.ir