کاشان فردا ــ«در همین حوادث و بحرانهای اخیر که حتی بحران دینداری است و بعضی معتقدند دینگریزی است، من معتقدم با همین محرم دوباره دین جامعه برمیگردد و با همین محرم میتوان جلوی انحرافها را گرفت.»
حجتالاسلام والمسلمین «عبدالحسین پهلوانی» امام جماعت مسجد جماران است و سابقه ریاست عقیدتی سیاسی ناجا کل کشور، مسئول مرکز آموزش و اعزام مبلغ نیروی قدس سپاه در محور لبنان، افغانستان و عراق و ریاست عقیدتی سیاسی سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح در وزارت دفاع را در کارنامه خود دارد.
با حجتالاسلام پهلوانی که هفت سال در درس خارج «آیتالله العظمی جوادی آملی» و چهار سال در درس خارج مقام معظم رهبری شرکت کرده، درباره ویژگیهای سوگواری صحیح به گفتوگو نشستیم.
او در قسمتی از این گفتوگو به انتقاد از رفتار برخی از افراد در فریادزدن بدون اشک در هنگام ذکر مصیبت برخی از مداحان پرداخت و گفت این حرکت نه تنها مصداق تباکی نیست، بلکه یک نوع نفاق است.
گفتوگوی شفقنا با حجتالاسلام والمسلمین پهلوانی را میخوانید:
* یک عزاداری خوب و مورد تأیید شریعت و حضرات معصومین باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
معتقدیم روزگار که متشکل از روز و شب است به هر حال هم نقاط مثبت دارد و هم نقاط منفی؛ یکی از این روزهایی که میتوان آن را «ایام الله» نامگذاری کرد روز شهادت «ثارالله» است. اگرچه حادثهی روز عاشورا منفی است، اما دستاورد و حاصل و خروجی این حادثهی منفی، مثبت و تاریخساز است و تاریخ نقاط نورانی و شفاف و مثبتش را مدیون آن روز بزرگ است. لذا بهخاطر همین خطاب به سیدالشهداء گفته میشود «الدنیا بعدک مظلمه و الآخره بنورک مشرقه»؛ دنیا بعد از تو تاریک شد اما آخرت و ملکوت با نور تو روشن است.
با رفتن حسین جلوهی مادی دنیا بیخاصیت و بیارزش شد
با رفتن حسین جلوهی مادی دنیا بیخاصیت و بیارزش شد چون ارزش مادیت دنیا به معنویت اوست. وقتی معنویت از دنیا گرفته شود، دنیا بیارزش و پوچ است. اما اگر نگاه ملکوتی بکنیم و ماورای این دنیا را هم ببینیم، میبینیم که همهی حیات در دنیا خلاصه نیست؛ لذا پیروز حادثه سیدالشهداست.
جلوهی اخروی با نور سیدالشهداء روشن است لذا روزنههای مثبت و نورانیت و شفافیت روزهای تاریخی در تاریخ اسلام و تاریخ بشریت همه مدیون آن حادثهی تلخ و منفی است. آن حادثهی تلخ «مثبتساز» حیات بشری است. لذا این نورانیت محدود به امت اسلام هم نیست از «جرج جرداق» مسیحی تا «گاندی» و بوداییها شیفتهی این عظمت هستند؛ لذا ما معتقدیم که نه تنها در امت اسلام، حتی در امم غیر متدین، نه تنها اهل کتاب حتی بتپرست و گمراه همهی آنها یک برداشتی از حرکت سیدالشهداء دارند و برای آنها هم مثبتآفرین است. آنها هم اگر چه از دین سهم ندارند، اما از انسانیت سهم دارند و مجذوب و شیفتهی انسانیت حادثهی کربلا هستند. لذا ما معتقدیم که حادثه کربلا هم مثبتسازی تاریخ دارد و هم محدودیت جغرافیایی و محدودیت تاریخی ندارد، لذا همه اعصار تا روز قیامت مخاطب امام حسین (ع) هستند و سرّ عزاداری حقیقتا همین است.
ائمه به عزاداری ما محتاج نیستند
ائمه به عزاداری ما محتاج نیستند. آنها جلوهی حق تعالی هستند صفت الهی این است که «والله غنیٌ منالعالمین» ما معتقدیم که «کلُ من علیها فان و یبقی وجه ربک ذوالجلال والاکرام» و سیدالشهداء جلوهی خداست که از بین رفتنی نیست. او نیاز به عزاداری ندارد بلکه فلسفهی عزاداری، بهرهمندی از آن حادثه است و اینکه پیغمبر (ص) فرمود «ان لقتل الحسین حراره فى قلوب المؤمنین لا تبرد ابدا» این حرارت و این عشق تحمیلی نیست. نمیشود آن را تحمیل کرد. باید از درون بجوشد.
آن عزاداری را هم که زایش عشق است نمیشود به زور به جامعه تحمیل و نگهداری کرد. آن هم باید زایش درونی باشد؛ لذا در حقیقت، عزاداری سیدالشهداء هم سیاسی است و هم زمینهی بهرهوری عمومی است برای آنکه غیرمتدین هم نسبت به آن واکنش دارد چون بالاخره او هم بهرهبرداری انسانی دارد.
البته عزاداری هم باید به همان سبکی باشد که خود ائمه گفتهاند. متأسفانه الان عزاداریهای ما خیلیهایش منفی است ولی ما عزاداری مثبت هم داریم. نهتنها در ایران بلکه در کشورهای غیرمسلمان.
یک وقتی ما روحانیون شیعه را در محرم به لبنان بردیم. یکی از جاهایی که درخواست روحانی داشت یکی از کلیساهای مسیحی بود که در اطراف «بریتال» لبنان بود. گفتیم شما که مسیحی هستید روحانی برای چه میخواهید؟ گفتند روضه داریم. گفتیم در مسیحیت روضه امام حسین معنا ندارد. گفتند از روزی که حضرت امام گفت که ما انقلاب ما الگو گرفته از قیام امام حسین است و هرچه داریم از حسین داریم ما برای آزادای سرزمینهای اشغالی جنوب لبنان و آزادی فلسطین نذر کردیم روضه بخوانیم. گفتم حالا چه روضهای میخوانید؟ گفتند همان روضهی «راهب» با سر بریدهی سیدالشهداء را. حتی کلیساها هم در مقابل سیدالشهداء منعطف هستند. جنبهی مثبت هم زیاد داریم؛ حتی در غیر از طایفهی شیعه و غیرمسلمین بالاخره باید دنیا را دید و قضاوت کرد.
شاید چون در کشور خودمان نقاط منفی زیاد شده فکر میکنیم که منفیات قالب است در حالی که اینطور نیست. از دیدگاه جهانی مثبتها قالب است. دنیا اکنون در همین وانفسای دینخواهی در همین وانفسای حفظ دین دنیا شیفتهی دین حسین است. هر چه دستاورد اعتقادی و انسانی در سطح جهان داریم حاصل خونی است که خود خدا نام گذاری کرد ثارالله.
اینکه سیدالشهداء خون حلقوم علیاصغر را در دست گرفت و به آسمان پاشید، مفهوماش این است که خون مظلوم به زمین نمیماند، خصوصا خونی که ثارالله نامگذاری شده و این خون چون به آسمان میرود و احاطه دارد، تاریخ و گیتی را زنده و بیدار میکند. چرا مثلاً امام باقر وصیت میکند و پول میگذارد میگوید که تا چند سال از این پول برای جدم ابیعبدالله در منا یعنی محل تجمع مسلمانان مصیبت بخوانید؟ خوب آنها که نیاز نداشتند چرا این کار را کرد؟ این حرکت، حرکت سیاسی است. معلوم است که روضهای که آنها میخواندند برای گریهی تنها که نبوده است.
مثلا امام سجاد هر جا طفل تشنهای میدید همانجا میایستاد و صحنه را تبدیل به صحنه آگاهیسازی میکرد. روضه بهانهی آگاهیسازی و بیداری جامعه بود. بهخاطر همین هم از روضههای امام سجاد میترسیدند. در حقیقت، خود وصیت امام باقر هم وصیت سیاسی بود. به گفته امام خمینی روضهی سیدالشهداء روضهی کاملا سیاسی است. بخواهیم سیاسی نباشد باید بگوییم امام حسین در کربلا سکته کرد یا باید بگوییم مثلا مسموم شد ولی بخواهی روضه بخوانی باید حادثهی کربلا را نقل کنی، رذالت آن قومی که علیه سیدالشهداء بسیج شدند و جهالت آن قومی که مرعوب شدند و نفاق آن قومی که نامهها را پس گرفتند، همهی اینها باید مطرح شود، هم رذالت شرک و کفر و هم جهالت امت و هم نفاق منافقین همهی اینها در روضهی سیدالشهداء مطرح میشود. این اشک هم اشک سیاسی است و اگر ما تصرف در روضهها نکنیم و همانطور که خودشان گفتند بخوانیم جامعه را بیدار میکند و آگاهیسازی جامعه به عهدهی عزای ابیعبدالله است.
* در هیأت ها همین حرفها توسط برخی از مداحان تکرار میشود و از طرفی واکنش برخی از مراجع را به دنبال داشته و دارد. علت این واکنشها چیست؟
نباید آنچه را که در حادثهی کربلا هست معکوس تبیین کنیم
نباید آنچه را که در حادثهی کربلا هست معکوس تبیین کنیم؛ مثلا در کربلا امر به معروف و نهی از منکر از پایین به بالا بود نه از بالا به پایین؛ یعنی امام صاحبان قدرت و مکنت را مخاطب قرار دارد. اما اگر حاکمیت بیاید برای حفظ خودش امر به معروف را معکوس کند، این حرکت از مسیرش منحرف میشود. امر به معروف از بالا به پایین هنر نیست. هنر این است که در اوج غربت و در اوج مظلومیت و بیکسی و بیچیزی و نداشتن سلاح، بتوانی انحراف صاحبان قدرت را فریاد بزنید.
* سیاسیبودن عزاداری را میتوان در قالب فعالیتهای حزبی و گروهی هم معنا کرد؟
خیر؛ سیاسیبودن عاشورا به آن معنایی است که حضرت امام آن را تفسیر کرد. روز ۲۳ بهمن خبرنگار فرانسوی در مدرسه علوی از امام سوال کرد که حضرت آیت الله شما که حکومت تشکیل دادید؛ بالاخره باید سیاسی بشوید؛ امام گفت بله سیاسی میشویم. خبرنگار گفت سیاست هم که حقهبازی و کلک و دورنگی و بهرهبرداری و سودجویی و فرصتجویی است. امام گفت نه؛ این سیاستی که ما دنبال میکنیم، سیاست علوی است نه سیاست عمروعاص و معاویه، علی نه تنها از سیاست برای حفظ حکومتش استفاده نکرد، بلکه آنگاه که سیاستاش اقتضاء کرد افسار حکومت را روی دوشش انداخت و رها کرد. علی به حکومت نیاز ندارد حکومت محتاج علی است. آن سیاست علی بود که وقتی آب را از دشمن فتح کرد امت گفتند نوبت ماست که آب را به روی دشمن ببندیم، گفت نه نوبت ما نیست. گفتند چرا؟ گفت چون امتیاز علی و معاویه در تاریخ گم میشود. از همان خانهی علی، سید الشهداء تربیت شد که آب را نه تنها به دشمن داد، بلکه اسبهای دشمن را هم سیراب کرد. این سیاست، سیاست ایثار و از خودگذشتگی است که سرمشق و شاخصهی سیاست علوی است. امام فرمود که ما با این سیاست کار داریم نه با حقهبازی و بهرهبرداری و سودجویی.
دخالت احزاب و گروهها در حادثه و مراسم مذهبی برای بهرهبرداری و سودجویی است نه برای سوددهی.
همهی صلابت ابیعبدالله این است که به دنبال سود نبود. آمد تا آنچه را دارد در راه خدا بدهد. فرمود هر کسی هوای حکومت و تاج و سلطنت دارد ما را را رها کند. ما آمدهایم تا همهی موجودیت را بدهیم لذا یارانش کم شدند.
آن برداشت سیاسی که احزاب و گروهها و بخشی از حاکمیت برای حفظ حکومت میکنند، اصلا در قاموس حادثهی کربلا نیست. همهی عظمت سیاست ابیعبدالله این بود که آمد حکومت را فدای بقای دین کند و الا خیلیها آمدند به سیدالشهداء گفتند شما بیا خمس و زکات را بگیر و روی تشک بنشین و دستبوسی هم داشته باش و فرزند پیغمبر باش فقط حرف نزن حکومتت را بکن. آخرین مذاکرهای که با اباعبدالله شد همین بود که حضرت از همانجا از مدینه خارج شد و گفت نه ما اصلا آمدهایم برای حرف زدن. حضرت فرمود من از ابلاغ حق و مبارزهی با ظلم دست برنمیدارم. این بهرهبرداری نیست، در حقیقت فداکاری است. اینها آمدند تا همهی هستی را برای هدایت جامعه بدهند منتهی ما راه را گم کردیم و فکر کردیم که بقاء دین به بقاء ماست.
این عزاداری سیاسی است و باید در آن سیاست حسینی و علوی ترویج شود نه سیاست خودمان. باید مثل سیدالشهداء در خون خویش بغلتیم و همهی هستیمان را بدهیم تا امت آزادگی و حریت داشته باشند.
اگر میگوییم محرم سیاسی است، این سیاست منظور است. ما باید با دیدگاه خود ائمه و ابیعبدالله عزاداری کنیم که یکی از منشهای سیاسی آنها ایثار بود. میگفتند باید برای رهایی جامعه از ظلم و از حاکمیت ستمپیشه، باید ما هستیمان را بدهیم تا مردم آزاد شوند و ستمکاران و ظالمان و حکام هم به خاطر همین از عزاداری میترسیدند.
آنی که ستمپیشه و ظالم است، از فراخوانی مبارزه علیه ظلم وحشت دارد فرق هم نمیکند چه به نام دین باشد و چه به نام سلطنت باشد. بنیامیه و بنیعباس به نام اسلام آمدند. بنیامیه فسق ظاهر و فاحش داشتند، ولی بنیعباس که اصلا گفتند ما آمدیم انتقام خون حسین را بگیریم. با این حقهبازی حاکم شدند.
حاکمیت اگر به نام ابیعبدالله هم باشد و آلوده به ظلم شود، نمیتواند برای امام حسین عزاداری کند. عزاداری هم بکند، بیآبرو میشود؛ چون فلسفهی عزاداری مبارزه با ظلم است.
اگر بیایند به نام ابیعبدالله ظلم کنند آن روضهای که میگیرند مایهی رسوایی خود آنهاست. مأمون هم این کار را کرد. آمد زیر تابوت امام رضا (ع) را گرفت اما آخرش همه چیز مشخص شد.
* به محتوای یک عزاداری خوب اشاره کردید که باید در آن ظلمستیزی باشد از نظر ظاهری یک عزاداری خوب باید چه شاخصههایی داشته باشد؟
ظواهر هم حجت است. ظاهر هم ملاک ارزش است به شرطی که قالب بر باطن نشود و گرفتار نفاق نشویم.
ائمه خودشان به ما گفتهاند که باید چهطور عزاداری کنیم. برخی از مداحان برای اینکه شلوغ کنند غلو میکنند. بعضی ها هم چون از حادثه میترسند از حقایق حادثه میگویند هم افراط و هم تفریط هر دو محکوم است. خود ائمه به ما گفتند باید مستحب، مزاحم واجب نباشد. روضهها نباید تا وقتی طول بکشد که نماز صبح آسیب ببیند.
ظاهر عزاداری نباید مزاحم امنیت و آسایش جامعه باشد
اذیت شهروند حرام و ممنوع است. اگر ما در خیابان هیئت راه بیندازیم، راه را ببندیم و مریضی تلف شود، این روضه و تعزیه حرام است. اگر تا دیروقت صدای بلندگو همسایهها را اذیت کند این اذیت حرام است.
ظاهر عزاداری نباید مزاحم امنیت و آسایش جامعه باشد. سیدالشهداء فدای امنیت بشری شد ما نباید مزاحم امنیت بشویم. تباکی بر امام حسین در آن فضای خاص سیاسی که گریه بر حضرت ممنوع شده بود، معنای خاصی داشت. تباکی با اینکه یک عدهای بیایند در مجلس ابیعبدالله به دروغ فریاد بکشند و اشک هم نریزند فرق میکند. این وسیلهی کاسبی و حقهبازی است. نباید هر روضهخوان بیست تا فریادزن دنبال خودش ببرد. این نفاق است. این کار اهانت به روضه و تعزیه است.
* آیا عزاداری میتواند به بهبود شرایط موجود جامعه ما کمک کند؟
عشق به امام حسین در جامعهی ایران ملی است. آیتالله جوادی فرمود در این مملکت نه در عاشورا و نه در غیر عاشورا کسی به ابی عبدالله اهانت نمیکند؛ حتی مسیحیهای ما هم حسینیاند لذا این جامعه از عزاداری بهرهمندی دارد. در همین حوادث و بحرانهای اخیر که حتی بحران دینداری است و بعضی معتقدند دینگریزی است، من معتقدم با همین محرم دوباره دین جامعه برمیگردد و با همین محرم میشود جلو انحرافها را گرفت. ما معتقدیم انقلاب و قیام مردم حاصل خون ابیعبدالله و زحمات امام راحل است. لذا معتقدیم باید انحرافات را اصلاح کنیم و اصلاح انحرافات نظام از همین محرم میتواند شکل بگیرد. میشود مردم را هم با همین روش و شیوه در مقابل نظام به گونهای قرارداد که اصلاح نظام را مطالبه کنند نه از بین رفتن آن را.
ما باید روش مطالبهی مردم از نظام از مسئولان نظام را برای حفظ همین نظام بخواهیم. گفتند یا علی تو که معصوم بودی چرا اینقدر استاندارت خراب از کار درآمد؟ گفت برای اینکه شما به موقع استنطاق نکردید. فرمود من معصوم بودم و از خوبهای شما انتخاب کردم. خوبهای شما این هستند وای به حال بدهای شما. خوبها منحرف شدند. اگر میخواهید منحرف نشوند به موقع استنطاق و مطالبه کنید، از انحراف حفظ کنید و نگذارید انحراف از حکومت علی آن قدر زاویهاش عمیق شود که برسد به قتل سیدالشهداء.
ما برای اینکه فرزند انقلاب ذبح نشود باید از حادثهی کربلا عبرت بگیریم و بهرهبرداری کنیم. از حادثهی کربلا، روش برخورد با ظلم به مردم آموزش داده شود. امام همان روزهای اول انقلاب فرمود: مردم عاشق چشم و ابروی ما نیستند از قیافهی شاه هم بدش نمیآمد قیافهاش هم خوب و خوشتیپ بود. آنچه که مورد نفرت مردم است تنفر از تفرعن شاه و استبداد است. اگر ما هم مبتلا بشویم مردم با درسگیری از همین حادثه ی کربلا با ما همان میکنند که با شاه کردند. ما اگر بخواهیم از حادثه ی کربلا و از محرم بهرهبرداری صحیح کنیم، باید در همین محرم مردم را آگاه کنیم و بگوییم انحراف مسئولان و اشخاص را به پای انحراف نظام نگذارند. نظام مقدس است و باید حفظ شود اما اگر حاکمان نظام منحرف شدند باید به قول امیرالمومنین با شمشیر کج آنها را راست کنیم.