کاشان فردا – این روزها و در فضای غبارآلود مرگ تلخ سحر خدایاری، خوانش برخی تحلیلهای متصلبانه و به نام روشنگری، آدمی را عجیب در این اندیشه فرو میبرد که حقیقتاً خاستگاه و ریشه این تحلیلها و برداشتهای کاریکاتوری از حقوق زنان ایرانی با رنگ و لعاب شبهارزشی کجاست؟
نوشتهاند «بدونید اونایی که دنبال ورود زنان به ورزشگاه مردانه هستند، دنبال رفع تبعیض نیستند، دنبال فریب جامعه و مطامع حیوانی خود هستند.» !!!
خدا کند این نوع تحلیلها هیچگاه قدرت اجرایی پیدا نکند، وگرنه بازار، اداره، سینما، سالن تئاتر، کوچه و خیابان و … و دهها مکان عمومی دیگر، اگر زبانمان لال «مردانه» شود آنوقت دیگر با چه رویی جلوی در و همسایه شعار بدهیم که در مملکتِمان اصولاً افسانه تبعیض و ظلم جنسیتی محلی از اعراب ندارد؟!
ما تا به یاد داریم ورزشگاههای کشورمان را هیچگاه ۳۰ هزار پسری! یا ۱۰۰ هزار مردی!! نخواندهاند و همیشه گفتهاند ۳۰ هزار نفری یا ۱۰۰ هزار نفری. تراوش «ورزشگاه مردانه» هم لابد از آن نوع آتشبهاختیاریهاست که نا غافل و یکهو و از روی بیدانشی و عدم قوه تحلیل حتی در ابتداییترین سطح خود، بهقولمعروف ماست را میریزد قاطی قیمه و ایضاً آدمی را به تبسمی تلخگون وامیدارد.
عزیزان جان؛ این چه قوه تحلیلی است که اصرار دارید دختران این مملکت در لابهلای علایقِشان، طرفدار قرمز و آبی نباشند و بهجایش بروند بازی تیمهای همجنس خود را ببینند که هیچ انگیزهای برای شور و تشویق و فریاد زدن در آن نیست؟!
آیا بهزعم شما مثلاً اگر یک روز تماشای نمایشی از بهرام بیضایی و محمد رحمانیان و دکتر علی رفیعی به هر دلیلی قدغن شد، برای اثبات علاقهمان به تئاتر باید برویم نمایش شاد و موزیکال شنگولومنگول و گرگ ناقلا و روباه بلا را ببینیم؟!!!
«ورزشگاه مردانه» نه دیدگاه قشری و دگم نظام است و نه آنکس که میخواهد زنان این مُلک بدون حاشیه و جنجالآفرینی به یکی از مطالبات مشروع خود برسند، دنبال فریب جامعه و مطامع حیوانی خود است. راقم این سطور از گردانندگان کانال غیررسمی سید جواد ساداتینژاد تقاضامند است در بیان تحلیلهای شبه انقلابی و ارزشی خود دقتی بیش از این مبذول فرمایند.
مهدی سلطانیراد – مشکات آنلاین
از این نویسنده:
+ از اخلاق «نقد» تا «نقد اخلاقی»