کاشان فردا ـ وقتی در میان حجرهها قدم برمیداریم، تنها چند حجره همچنان امیدوارانه منتظر خریداران فرش دستباف هستند و به گفته بسیاری از کسبه، اکنون بسیاری از فروشندگان فرش دستباف دچار مشکلات دادوستد شده یا تغییر شغل دادهاند. «رکود» واژه آشنایی است که این روزها به هر بازاری که سر میزنیم از زبان همه میشنویم.
به گزارش عصرفرش، بازار کاشان یکی از مهمترین و زیباترین بازارهای ایران است که در اواخر قرن دوازدهم بر اثر زلزله بهطورکلی از بین رفت. اما در دوره قاجاریان، مرمت و بازسازی شد و طی این روند، بناهای بسیاری در این بازسازیها به وجود آمد. بازار کاشان، بیشک قلب تپنده شهر است و از فضاهای بسیار دیدنی، سنتی و اصیل.
باوجود رکود نسبی و حضور و عرضه فرشهای صنعتی و ماشینی، حجرههای فرش دستباف هنوز به کار خود ادامه میدهند و همواره پس از گذشت سالیان متمادی هنوز رنگ و بوی خود را حفظ کردهاند.
از کوچهپسکوچههای کاهگلی که عبور کنی، میتوانی از ورودی فرعی بازار، وارد «کاروانسرای چهارگوش» شوی. درختها و نوری که از میانشان میپاشد به کف حیاط را میبینی. دورتادور حجرههای فرشفروشی و رفوگری یا خامهفروشی دیده میشود و فرشهای تاخورده و چیدهشده داخل حجرهها. بوی رنگ و خامه و خاک نمخورده فضای کاروانسرا را پر کرده؛ بویی که یادآور اصالت است و قدمت.
حجرهها باقیاند، اما حال این بازار چندان خوب نیست. وقتی در میان حجرهها قدم برمیداریم، تنها چند حجره همچنان امیدوارانه منتظر خریداران فرش دستباف هستند و به گفته بسیاری از کسبه، اکنون بسیاری از فروشندگان فرش دستباف دچار مشکلات دادوستد شده یا تغییر شغل دادهاند.
رکود واژه آشنایی است که این روزها به هر بازاری که سر میزنیم از زبان بازاریان و کاسبان محلی میشنویم.
از کاروانسرا به سمت سهراه حجاریان میرویم؛ حاج «جواد اخوان» ۷۷ سال دارد و از ۱۶ سالگی در کنار کشاورزی، کار فرش هم انجام میداده. از سنگینی بازار میگوید و کسادی. چند لحظهای به فکر فرو میرود و ادامه میدهد: من از صادرکنندههای بزرگ کاشان بودم، هرماه بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ تخته فرش به خارج از کشور میفرستادم، اما حالا نزدیک به ۱۵ سال است که صادرات ندارم. به جز توقف صادرات، تولید فرش ماشینی هم در روند کار ما اختلال ایجاد کرده است.حاج جواد میگوید فعلاً که بازار سنگین است. قیمتها بالاست و مزد بافنده هم همینطور.
کمی آنطرفتر، کاروانسرا یا تیمچه امینالدوله است که از شاهکارهای برازنده معماری اصیل ایرانی است. حوضچهای وسط کاروانسرا و دورتادور حجره فرشفروشی، عتیقهفروشی، صنایعدستی و گالری فرشهای کهنه و قدیمی.
حاج محمود اسدی ۶۹ ساله است و از ۱۷ سالگی در کنار پدر بوده که تولید فرش داشته، و با بافندههای خانگی همکاری میکرده است.
نظر حاج محمود این است که قبلاً خارجیها بیشتر برای خرید میآمدند، اما الآن اکثراً مصرف داخلی داریم. اگر هم خارجیها بخرند، قالیچههای خیلی کوچک میخرند که قابلحمل باشد.
حاج محمود یاد قدیم میکند که خانمها و دخترخانمها فرش میبافتند و در منطقه کاشان، کمتر خانهای بود که دار قالی در آن نباشد. خانم خانه میبافت و درآمد او بهمراتب از آقا بالاتر بود.
این حجرهدار فرش، با افسوس، از کسادی و بیرونقی بازار فرش دستباف میگوید و از اینکه این روزها نه برای بافنده و نه کارفرما، بافت فرش نمیصرفد.فروشندگان فرش دستبافت اغلب از بازاریان قدیمی و پیشکسوت هستند و ترجیح میدهند کماکان بر اساس شیوههای قدیمی به کسبوکار خود ادامه دهند؛ در حالیکه بازارهای جهانی، همواره در حال تغییر و پیشرفت است.
برای هموارشدن مسیر صادرات، تبلیغ فرش ایرانی توسط دولت در خارج از کشور و جذب گردشگران از کشورهای قوی میتواند راهکار مناسبی باشد، زیرا بنا به گفته فروشندگان فرش، غالب گردشگران از کشورهای ضعیفی هستند که قادر به خرید فرش دستباف ایرانی نیستند.
امروزه مشتریان در بسیاری از صنایع، از طریق شبکههای اجتماعی و اینترنت، و با دیدن تصاویر و خواندن مشخصات، کالا و سفارش خود را به فروشندگان و تولیدکنندگان اعلام میکنند و پرداختهای مالی بهصورت آنلاین صورت میگیرد.
حفظ بافت سنتی خوب است اما حفظ شیوهها و روشهای گذشته و منسوخشده به صلاح بازار فرش دستبافت نیست. با شیوههای قدیمی نمیتوان در بازار رقابتی امروزی به کسبوکار پرداخت.
حالا شاید علاوه بر دولت، خود حجرهداران و فروشندگان فرش، لازم است آستین همت بالا زده و گردوغبار رکود را از نقش و نگار فرش ایرانی و بهویژه فرش کاشان بزدایند تا این هنر دوباره جلوه اصیل خود را عیان کرده و چشمها را به ظرافت و زیبایی خود حیران کند.
اطلاق نام شهر ملی نساجی، اتفاق ارزشمند و خجستهای برای شهر کاشان است، اما این نام زمانی برازندهتر خواهد بود که تولیدکنندگان فرش دستبافاش در عرصۀ بینالملل خوش بدرخشند و درزمینهٔ بازارسنجی و فروش خارجی از سایر رقبای دیگر در جهان پیشی بگیرند.
خبرنگار: حوریه شیوا