عُجب؛ خود مومن‌پنداری

مصطفی نیکومنشکاشان فردا – این بیماری که خودمان رو علامه دهر بدانیم و هرکس حرف زد با پیچاندن بحث و استفاده از کلمات قلمبه سلمبه بهش تودهنی بزنیم و سعی در اثبات حقانیت نظر خودمون داشته باشیم را نمی‌دانم چیست، اما می‌دانم زمانی به‌شدت خطرناک و طاقت‌فرسا می شود که با بیماری مزمن تعصب کورکورانه همراه شود.

و اگر فرد بیمار مقداری هم دارای حس خودمومن‌پنداری باشد دیگر وامصیبتا! خودش را بعد از خدا و انبیا و ائمه قرار می‌دهد و از قول همه‌شان صحبت می‌کند، و تازه از همه جالب‌تر از سخنان آن بزرگ‌واران استنباط شخصی می‌کند و نعوذبالله دیگر خود خدا هم بیایید و بگوید فلانی این را اشتباه فهمیدی درست بفهم!  مگر قبول می‌کند!؟

▫️ماجرا زمانی به نقطه جالب خود می‌رسد که حس می‌کنند درد دین دارند و واقعا هم خودشان باور دارند درون‌ِشان سرشار از دین است.

اما حقیقت چیز دیگری را نشان می‌دهد. رفتار و کلامشان با مردم بویی از دین نمی‌دهد حتی بعضا افرادی که درد دین داشته‌اند اینها را که دیده‌اند از دین سیر شده‌اند! ( تخریب چهره دین می‌کنند و خبر ندارند)

تعصبی که افراد جریان‌ساز در گذشته یا حال، در فکرشان فرو کرده‌اند، باعث شده به کل تفکر را تعطیل کنند و تمام رفتارهای خود را بر مبنای شناختی که آن جریان فرو رفته در مغزشان بیان کرده پیاده می‌کنند.

این تعطیلی عقل باعث می‌شود سر مسائل روشن گذشته به دوستان و نزدیکان خود بپرند، اما به رویدادهای پنهان زمان حال خود بی‌تفاوتند.

بعضا به دوستان نزدیک خود پرخاش می‌کنند چون قدرت بحث و استدلال را ندارند و وقتی وارد خطوط تعصباتشان می‌شوی، عنان از کف می‌دهند و با این‌که فکر می‌کنند متدین هستن، فحاشی می‌کنند.

در آستانه محرم پسندیده است ابتدا با یک دوره اخلاقی از تفکرات خودمتدین‌پنداری خارج شوند و با کار بر روی اخلاق و تفکر خود از حق‌الناس‌های گردنشان با این فحاشی‌ها و تندروی‌ها مطلع گردند، بعد به عزاداری سالارشهیدان بپردازند.

مصطفی نیکومنش – کانال نگارنده با اندکی تغییر

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.