تو خود حجابِ خودی

نجات بهرامی نویسنده و مدیر سابق روابط عمومی وزارت آموزش و پرورشکاشان فردا – آقای روحانی با طرح پرسش مهر از دانش‌آموزان خواست به این پرسش پاسخ دهند که آیا محیط مدرسه یک محیط دل‌پذیر، شاد، دل‌خواه و پرنشاط برای شما هست؟ و دولت، خانواده، معلمان و خود دانش‌آموزان چه‌کار باید بکنند که این محیط شاداب‌تر، دل‌پذیرتر و برای دانش‌آموزان امن‌ و دوست‌داشتنی‌تر شود؟

اگر نخواهیم به سیاق همیشگی غرق در تمجیدهای معمول و تعارفات مرسوم درباره یک موضوع فرهنگی به نام مدرسه شویم، بدون شک پاسخ بخش اولِ سوال رئیس‌جمهور نمی ‌واند مثبت باشد!

سال‌هاست موضوعات مرتبط با مدرسه و خاطرات فارغ‌التحصیلان از اتفاقات و شرایط موجود در زمان تحصیل‌ِشان با چاشنی نفرت و نارضایتی از آن دوران، به محتوای غالب شبکه‌های اجتماعی تبدیل شده است و همواره در آستانه مهر ماه و بازگشایی مدارس همچون آتش از زیر خاکستر گُر می‌گیرد و شعله می‌کشد.

جالب اینجاست که این موضوع هیچ‌گاه به شکل جدی از جانب هیچ دستگاهی پیگیری نشد و پاسخی برای این سوال یافت نشد که سیستم آموزشی ما به چه دردی مبتلاست که نه دانش‌آموز و نه معلم و نه خانواده‌ها و نه مقامات ارشد کشور و نه حتی متولیانِ امر از آن راضی نیستند و به خاطر آن پیوسته در شکوه و شکایت‌اند؟

علت‌های آن می‌تواند متعدد و متنوع باشد. اما در این مجال به دو نمونه اشاره می‌کنیم که مورد اول در حوزه نرم‌افزار و دیگری در حیطه سخت‌افزاری طبقه‌بندی می‌شود.

برخلاف شعارهای زیبای وزرای آموزش و پرورش، این دستگاه در تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی یکی از متصلب‌ترین و تمرکزگراترین دستگاه‌های کشور است.

متاسفانه موضوع «مدرسه‌محوری» تنها ابزاری برای نمایش‌های رسانه‌ای مدیران بوده و مدارس کشور غیر از حقِ پولستاندن از اولیا با عناوین موجه و ظاهری قانونی، اختیار دیگری ندارند.

در همین فقره تصور کنید در کشوری پهناور و با تنوع قومی و زبانی و آب و هوایی و … همه برنامه‌ها حتی ساعت شروع و پایان مدارس و آغاز و انجامِ سال تحصیلی و محتوای دروس و ریز برنامه‌های مکمل و پرورشی از بالا به مدارس دیکته می‌شود و دانش‌آموزان در چنین شرایطی با فضایی سروکار دارند که انتخاب آن‌ها کمترین تاثیری در تغییرش ندارد.

دولت در ارتباط با دروس و کتاب‌هایی که در مدارس تدریس می‌شوند و کمترین ارتباط را با زیست بیرونی و متعارف دانش‌آموزان دارند یا نظری ندارد و یا اصولا به موضوع ورود نمی‌کند.

آیا کسی از خود می‌پرسد چرا برنامه‌هایی چون موسیقی اصیل را با هدف ایجاد نشاط و همچنین حفظ سنت‌ها و میراث کهن ایرانی به دروس مدارس اضافه نمی‌کنند و یا اختیار انجام آن را به مدیران نمی‌دهند؟ رئیس‌جمهور محترم در این باب چه تصمیمی دارند؟

واژگان شادی و نشاط در مدارس، اغلب با تصاویری از مدارس کشورهای پیش‌رو همچون فنلاند و دانمارک و … در ذهن تداعی می‌شوند که در این تصاویر فضایی بزرگ و پهناور پوشیده از چمن سرسبز و گل و درخت دیده می‌شود و دانش‌آموزان با لباس‌های رنگی و راحت در آن مشغول جست‌وخیز و یا انجام برنامه‌های درسی هستند.

به نظر می‌رسد حتی اگر دولت در مورد اول یعنی زدودن تمرکزگرایی از سیستم آموزشی کشور توفیقی ندارد، می‌تواند با اجرای شرط دوم یعنی منطبق‌نمودن فضای فیزیکی مدارس کشور با استانداردهای جهانی، مقداری شور و نشاط به دانش‌آموزان هدیه کند!

در معدود مدارسی که فضای مناسب‌تری دارند و از کارگاه و آزمایش‌گاه و زمینی مختصر برای بازی برخوردارند، شوق دانش‌آموزان برای مدرسه رفتن به مراتب بیش از مدارس دیگر است.

در نتیجه به گمان نگارنده این سطور، آن که باید در ارتباط با چراییِ فقدان نشاط در مدارس سوال کند، دانش‌آموز است و آن که باید پاسخ دهد دولت!

نجات بهرامی ـ روزنامه همشهری

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.