کاشان فردا – در فرهنگ ایرانی و اساطیری ما، بدی و بدشگونی روز سیزده فروردین البته مرتبط به خود این روز نیست.
ایرانیان باستان دوازده روز نخست سال را به نیت ۱۲ امشاسپند (فرشته مقرب الهی) سعد و مبارک میدانستند و گرامی میداشتند، یک روز را هم به نیت نحسی و پلیدیهای زندگی ناممینهادند و با رفتن به دشت و صحرا کوشش میکردند به شکلی نمادین از بدیها دور باشند.
بعدها مثل برخی مناسک دیگر رفتارهایی مانند سبزهگرهزدن و … به آن آویخته شد که مبنا و منطقی ندارد.
به هر روی با توجه به تاکیدات قرآنی و روایی در باب سیر و گردش در زمین با اهداف عالی و انسانساز، این روز در تقویم ما به نام روز طبیعت شناخته و استفاده میشود.
درست است که انسان معاصر، بخشی از بیرحمی و کجرفتاریهای نهادینه خویش را در سراسر جهان بر سر طبیعت خالی میکند، اما طبیعت مظلوم و ناتوان از دفاع (که البته گاهی واکنشهایی مانند سیل و زلزله و… دارد) به واقع زیر دست و پای ما در حال نابودشدن است.
تفرج در طبیعت بهمعنی نگریستن به مقام شامخ اشرف مخلوقات بودن و آنرا قدردانستن است.
تفرج در طبیعت به معنی عبرتگرفتن از این نکتهاست که طبیعت پیش از ما بوده و پس از ما هم خواهد بود، پس ما اغتنام فرصت و دمگرامیداشتن را پیشه خود سازیم.
همه هنر کسانی چون خیام و سعدی و حافظ و مولانا و سپهری، همین جلب توجه ما به معرفتاندوزی و شناختورزی از طبیعت در یک روز خاص و محدود است وگرنه مردم در روزهای مناسب سراسر سال هم به دامن طبیعت میروند.
سیزده فروردینها متاسفانه در فرهنگ اجتماعی ما، روز شاخه درخت شکستن و شلوغی و هیاهو و زمین و آب و خاک را آلودهکردن شدهاست که خود بزرگترین ظلم به طبیعت و اهانت به شان انسانیاست.
سیزده فروردین؛ روز معرفتاندوزی از شاخههای شکفتهای است که دو هفته پیش چوبی خشک بیش نبودند. روز شکفتن و شکوفایی.
گرامی باد چنین روزی که به تعداد درختان و گلها و برگها، معرفت دارد.
عبدالرضا مدرسزاده – کانال پژواک روشنگری
از این نویسنده:
+ زادروز آدمالشعراء رودکی سمرقندی