کاشان فردا – دوران ِ بحرانی و سختی را گذراندهاند. از صحبتکردن میترسند. اگرچه شاید چندین ماه باشد که حقوق نگرفتهاند، اما بیم آن دارند که مبادا همین چند کلمه، نانِشان را آجر کند.
میگویند در ایام شیوع کرونا که کارمندان یا تعطیل و یا ساعات کاریشان کمتر شده بود، آنها تماموقت سرکار بودهاند. به سختیهای کار، هرلحظه استرس بهخطرافتادن جان را هم اضافه کنید. در کنار وضعیت کارگران واحدهای صنعتی، بیکاری بسیاری از کارگران روزمزد نیز، شوکی ناگهانی به آنها وارد کرد.
تأمین امنیت شغلی کارگران که بارها مورد تأکید قرار گرفته، از بزرگترین دغدغههای جامعه کارگری کشور است و علیرغم پیگیریهای متعدد تشکلهای کارگری، آنها همچنان با مشکلات زیادی دستوپنجه نرم میکنند.
درست است که کرونا شغل و امرار معاش بسیاری از کارگران را تحت تأثیر قرار داد، اما شکنندگی قراردادهای کار یا همان فقدان امنیت شغلی کارگر، مسئله امروز و دیروز نیست و علاوه بر آن مشکلات دیگری نظیر تأمین معیشت، گسترش قراردادهای موقت و سفید امضاء، کاهش قدرت خرید، پایینبودن دستمزدها، سوءاستفاده کارفرمایان از قانون کار، رشد حوادث ناشی از کار و تخلفات کارفرمایان تنها بخشی از مشکلاتی است که جامعه کارگری را رنج میدهد.
دبیر کل خانه کارگر میگوید: «بعد از شیوع کرونا در ایران، نزدیک به یکمیلیون کارگر برای دریافت مقرری بیکاری در سامانه بیمه بیکاری ثبتنام کردهاند. ۷۰٪ از کارگران فصلی که شامل کارگران ساختمانی هم میشوند، در دو ماه اخیر بیکار بودهاند.
کارگران بابت بیکاری خود صدقه نمیخواهند و تحقق تنها ابزاری که قانون برای آنها پیشبینی کرده را طلب میکنند. در حال حاضر کارگرانی که بیمههای خاص هستند نظیر کارگران ساختمانی نمیتوانند از مزایای بیمه بیکاری بهرهمند شوند، به همین خاطر سالهاست که از طریق مجلس پیگیری میکنیم تا حق آنها را برای برخورداری از بیمه بیکاری محقق کنیم. اگر آن روزها تا این اندازه برای بهرهمندی کارگران فصلی و غیره از مزایای بیمه بیکاری اصرار داشتیم به خاطر چنین روزی بود. تمام کسانی که آن روزها مخالفت کردند امروز باید احساس شرمندگی و مسئولیت داشته باشند.»
کسانی که باید شرمنده باشند، هستند؟!
اول ماه می، روزی نمادین برای حرکت جنبشهای کارگری است. یادآور اعتراض کارگرانی است که برای تغییر شرایط و کاهش ساعت کار کارگران و مبارزه با استعمار، در مقابل نظام سرمایهداری ایستادند.
اگرچه در این سالها جایگاه و حقوق کارگران تغییر کرده، اما استثمار کارگران شیوههای جدیدتری به خود گرفته است. روشهای نوین پایمال کردن حقوق کارگران با هوشمندی و پیچیدگی بیشتر اعمال میشود. ظاهرِ قوانین به ما میگوید که حقوق کارگران قرار است حفظ بشود، ولی مناسبات جدید در عرصه روابط کار بهگونهای رقم میخورد که همچنان با شدت بیشتر، حداقل حقوق کارگران هم نیز نادیده گرفته میشود.
این نادیدهگرفتنشدن، در قالب روشهای جدید برای بالابردن زمان کار کارگر و پایینآوردن دستمزد و یا دورزدن قانون کار توسط کارفرمایان اعمال میشود. قراردادهای آزمایشی، قراردادهای پیمان تکنفره، قراردادهای کارآموزی، قرارداد مشاورهای، کارگران خیریه و اجاره میزهای کار، نمونههایی از این نوع قراردادهاست. این موارد لایههای پیدای ماجرا هستند. بسیاری از موارد دیگر ِ سوءاستفاده از ناآگاهی ِکارگران در راستای ارزانسازی نیروی کار، زیر پوست جامعه وجود دارد که نمیبینیم.
چاره چیست؟
یکطرف این داستان کارگراناند. اصرار بر حقخواهی! کارگران باید به حقوقِشان آگاه شوند. شوراها و تشکلهای کارگری لازم است جانی دوباره بگیرند و مصرانه بر مطالباتِشان پافشاری کنند. آگاهسازی در محیطهای کارگری، قدم مهمی است که میتواند افراد را نسبت به حقِشان مطلع کرده و شرایط نابرابر را تغییر دهد. با مداومت و پیوستگی این روند، گرچه آهسته و زمانبر، اما در نهایت بهبود اتفاق خواهد افتاد.
* * *
کاش در میان انبوه لبخندهای قدرتمندانه و تصنع تبریکهای روز کارگر، جایی برای رفع مطالبات کارگران هم بود! زحمتکشانی که عمر، سلامتی و وجودشان را وقف خدمت به تولید کردهاند و هرروز لابهلای چرخدندههای آن، لهتر شدهاند.
حوریه شیوا – کانال کانون فرهنگی میرنشانه