وقتی از کارخانه حرف می‌زنیم…

چهارمین شماره فصل‌نامه کاج سبز در مورد کارخانه شماره یک کاشان فردا  – وقتی از کارخانه حرف می‌زنیم…

چهارمین شماره فصل‌نامه «کاج» با موضوع ویژه «کارخانه شماره یک» کاری کارستان است. به جرأت می‌توان گفت هنوز چیزی در این حد و اندازه و با این تنوع قلم در منطقه منتشر نشده است.

غبارزدایی از گذشته کارخانه شماره یک، صرفاً نبش قبر چیزی نیست که دود شد و به هوا رفت، بازاندیشی در گذشته‌ای است که ما و مردم منطقه در امتداد آن هستیم. چیزی که ما را به کارخانجات ریز و درشت گرداگرد منطقه رسانده و باعث شد حالا یک منطقه صنعتی باشیم با آمار بی‌کاری کم‌وبیش پایین و سطح زندگی عمومی به نسبت متوسط رو به بالا. اگر مخالفید لطفاً یک تُکِ پا از مرکز به سمت خطوط انفصال مرز پرگهر با کشورهای دوست و همسایه فاصله بگیرید. شرق و غربش خیلی فرقی نمی‌کند.

وقتی از کارخانه حرف می‌زنیم، از یک فرهنگ حرف می‌زنیم. از یک بازه نودساله که بر نحوه زیست پدرمان ما و حتی خود ما تأثیر جدی گذاشته. وقتی از کارخانه حرف می‌زنیم، خواه‌ناخواه از حسن تفضلی یا همان ارباب تفضلی هم حرف می‌زنیم. با همه مزایا و معایب مدیریت انفرادی و کاریزماتیکش.

محمود ساطع سال‌ها است توش و توانش را سر خانه احسان، خانه کاج و موزه شیبانی گذاشته و همین‌ها بود که به ساطع داستان‌نویس و مردم‌شناس مجال ظهور و بروز نداد. مگر با یک دست چند تا هندوانه می‌شود برداشت؟ اما حالا کاج محمل و شروع خوبی است برای خلق آثار مکتوب و ماندگار، و بهانه و فرصت خوبی است برای پرداختن به چیزهایی که هیچ کس به فکر آن‌ها نیست؛ شروع دوره دیگری برای «کانون اندیشه جوان – سپهری» که از ابتدای دهه ۷۰ شروع کردیم و با هزار دیزالو و فیداین و فیداوت به این‌جا رسیده‌ایم. و یادمان باشد که اسم فصل‌نامه، حروف اول همین «کانون اندیشه جوان» است.

تجربه همین چند شماره جدی کاج نشان می‌دهد پرداختن به موضوعاتی مثل همین کارخانه، ارجح است به پرداختن شخصیت‌هایی مثل پری زنگنه یا بهرام بیضایی. چون اولاً تعداد شخصیت‌ها محدود است. ثانیاً بعضی از آن‌ها آن‌قدر بزرگ شده‌اند که بدون رودربایستی پرداختن به آن‌ها از تخصص بومی‌ها خارج است و اصرار بر این کار، محدود کردن همان شخصیت‌ها است. ضمن این‌که دیگران خیلی بهتر از نویسندگان بومی می‌توانند این کار را انجام دهند. هرچند هرچی جلوتر می‌آییم، اصل تنوع قلم هم بیش‌تر در کار رعایت شده و خوش بختانه از این بابت محدودیتی در کار نیست.

و اما کاج از منظر رسانه‌ای اشکالات زیادی دارد. حجم این شماره زیادی بالا رفته یا زندگی‌نگاره‌ها، جستارها و مصاحبه‌ها تفکیک نشده‌اند. بعضی جستارها بین مقاله و گزارش معلق‌اند. گفت‌وگوها همراه عکس مصاحبه‌شونده نیست. چینش مطالب نه بر اساس قالب است و نه اهمیت. مثلاً بهتر بود اول گفت‌وگو با عوامل و دست‌اندرکاران اصلی کارخانه یا روایت‌هایی که در گفت‌وگو با آن‌ها تنظیم شده بیاید و بعد بقیه مطالب. با این رویکرد، مثلاً مصاحبه با سیما تفضلی –دختر ارباب- که بعد سال‌ها به حرف آمده، باید در ابتدا قرار می‌گرفت.

دیگر این‌که گرافیک کار هنوز مغشوش است و با توجه به تجربه و هنر میثم اسماعیلی می‌تواند خیلی جذاب‌تر و هویت‌مندتر از این باشد. الآن حرف زدن از ریزه‌کاری‌هایی مثل قلم و فونت نوشته‌ها یا این‌که چرا بسیاری از صفحات برای تنفس چشم یک اینتر هم ندارد، شمردن دندان اسب پیش‌کشی است. حتی الگوبرداری از نشریاتی مثل آنگاه، گام نو، همشهری داستان، سان و … که با همین قطع و سبک و سیاق منتشر می‌شوند، می‌تواند راه‌گشا باشد.

می‌ماند توصیه آخر برای خرید مجله و داستان حمایت از کار فرهنگی که در این وانفسای تلاش برای نان و بقا رویم سیاه است و زبانم برایش نمی‌چرخد.

جابر تواضعی – کاشان نیوز

از این نویسنده:
+ مسئله این‌ها نیست، مسئله این است

کاشان فردا را در اینستاگرام دنبال کنیم:  https://www.instagram.com/kashanefarda.ir

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.