زهرا قهرمانی : گاه در حوزه کار برای کودک و نوجوان سوالی پیش میآید که برای کودک و نوجوان یا با کودک و نوجوان؟ شاید اثری خلق شود که چندین کودک در آن حضور دارند و اصلا داستان، داستان یک کودک است. اما وقتی دقیق میشویم جز بزرگسال مخاطب دیگری ندارد؛ و بلعکس گاه اثری خلق می شود که جز بزرگسال در درون مایه خود ندارد اما با گذشت سالیان سال هنوز برای کودک جذاب است.
و حال ادبیات کودک نوجوان که در اصل قلم ادم بزرگ هایست که می تواند در دل و جان بچه ها زندگی کنند متشکل از داستان ها و اشعاریست که رویای رسیدن به دست مخاطبشان را دارند! بله رویا! چند پدر و مادر به کودک خود کتاب هدیه میدهد؟ یا چند پدر و مادر حاضر است برای ساکت کردن کودکش بهجای گوشی کتاب به دستش بدهد؟ و چند سال بعد همین کودک نوجوانیست که دنیایی فراتر از اتاقش ندارد، درست نمیتواند صحبت کند و دغدغه هایش را بگوید، چون دایره واژگان گسترده ای ندارد و از قدرت تحیلی که هدیه کتاب هاست بی بهره مانده. چقدر از نوجوان شنیده ایم که حاضر به خواندن یک کتاب درست نهایتا دویست صحفه ای نیست و لقمه جویده ودر دهان نهاده متون بی سر و ته اینترنتی را ترجیح می دهد! چه می شود که نوجوان کتابخانه را فقط محیطی آرام برای کنکور طلقی میکند فارغ از اینکه اینجا خانه کتاب هاست و تکرار میکنم که کتاب ها رویای خوانده شدن دارند. بله کتابخانه ها بخش کودک و نوجوان دارند اما حقیقتا به اندازه ای که غنی هستند معرفی و تبلیغ نیز دارند؟
بله در این سال ها کانون پرورش فکری کمر همت بست به پیوند کودک و نوجوان با کتاب ولی همچنان معتقدم چه نهاد کتابخانه ها و چه کانون پرورش فکری در معرفی مهجور مانده اند. و هنوز هزاران خانواده و هزاران کودک هستند که از این نعمت( بنظر من،که البته کمی از نعمت هم ندارند)محروم ماندهاند. با این تفاسیر حتی هنوز هستند روستا هایی که اصلا مکان کتابخانه در آن ها تعریف نشده است.
کاشان فردا را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید.